به گزارش تبریز ما، وارد موزه که می شوی خوف عجیبی به سراغت می آید، مکانی نیمه تاریک در دل زمین و پر از اسکلت های گاها ثروتمند همراه با اشیائی گران بها.
به قدمت آثار و گورهای کشف شده در این موزه دقت که می کنی، تعجب برانگیز است، قدمت تاریخی این آثار به هزاره اول قبل از میلاد یعنی دوره آهن برمی گردد و شاید قدمت این آثار است که این سایت موزه را دارای ارزشی جهانی کرده است.
سال ۷۶ اولین باری بوده است که این گورستان با چنین شهرت جهانی بر اثر یک عملیات خاکبرداری ساده در جوار مسجد کبود تبریز کشف شد و پس از آن کاوش های باستان شناسی توسط باستان شناسان مطرح کشور بر روی این منطقه انجام گرفت.
پس از تکمیل بررسی های صورت گرفته ۳۸ گور متعلق به دوره عصر آهن در آن کشف شد که اکثر آن ها به صورت جنینی دفن شده بودند و سال ۸۵ سالی بود که بالاخره این سایت موزه به عنوان اولین موزه صحرایی ایران آغاز به کار کرد.
علت قرار گرفتن کلمه سایت در کنار کلمه موزه این است که در کل موزه هایی که به شکل طبیعی در محوطه کاوش های باستان شناسی برقرار شده و در آن آثار کشف شده بدون تغییر و دستچین شدن به نمایش در می آیند، به نام سایت موزه معروف می شوند.
اندکی به شکل گورستان ها که دقت می کنی متوجه تفاوت هایی در بین شکل این گورها می شوی، شکل برخی از آن ها ساده، برخی دیگر در سازه های مربعی با دو ظرف سفالی و برخی دیگر نیز با لوازمی دفن شده اند که با یک نگاه ساده نمی توانی تشخیص بدهی که این لوازم چه چیزهایی هستند.
یادداشت های نقش بسته بر روی لوح ها شاید راهنمای خوبی برای فهمیدن این تفاوت ها باشد. گور نوزادان بصورت ساده بوده و گور نوجوانان در سازههای مربعی با دو ظرف سفالی همراه است. کودکان با اسباب بازیهایشان دفن شده اند و زنها با جواهرات و مردها با ابزار جنگی شان.
هرچند از برخی تفاوت ها در نوع اشیاء موجود در داخل قبور، شیوه ساخت و سادگی آنها می توان به راحتی پی به وجود تفاوت طبقاتی حتی در میان اجساد مدفون در این گورستان شد.
مثل اینکه صاحبان این گورها اعتقاد به جهان پس از مرگ و زنده شدن مردگان داشته اند و به دلیل این اعتقاد خود، کنار اجساد وسایل و ابزاری را دفن می کردند که از آن جمله می توان به سفال هایی اشاره کرد که داخل آنها مواد غذایی و آشامیدنی پر می کردند.
وجود سفال های بیشتر در کنار برخی از این اجساد نیز به احتمال زیاد نشان از ثروتمندتربودن آن ها نسبت به سایر همسایگان دفن شده در کنارشان است.
همچنین وجود ظروف سفالی و اثرات غذا در کنار بعضی اجساد و همچنین دفن شدن آن ها به شکل جنینی یا چمباتمه ای و تفاوت جهت بدن و صورتشان تاییدی بر مهرپرست بودن این اجساد کشف شده است، زیرا برخی از کارشناسان جهت صورت را به زمان دفن ارتباط داده و آن را به سمت محل قرار گرفتن آفتاب می دانند.
به عبارتی به دلیل اعتقاد دینی این قوم (مهر پرستی) اجسادی که قبل از ظهر دفن می شدند به سمت شرق و اجسادی که بعد از ظهر دفن می شدند به سمت غرب بوده اند. اما بدون توجه به جهت دفن همواره صورت جسد به سمت شمال قرار می گرفته است.
مسئله قابل توجه در این قبرستان تدفین ثانویه تعدادی از این اجساد است که نشان دهنده اهمیت و قداست این قبرستان در قرون گذشته است،آن جایی که مردم کوچ نشین قبیله اجساد خانواده خود را که در محل دیگری فوت کرده بودند به این مکان منتقل و در این محل که از اهمیت و قداست خاصی برخوردار بوده دفن می کرده اند.
و شاید یکی از دلایل متلاشی بودن اسکلت های این اجساد به این دلیل بوده زیرا از آن جایی که مسیری طولانی برای تدفین این اجساد طی می شده، دقتی در سالم نگهداشتن جسد به حالت تدفین انجام نگرفته است.
از کارشناس موزه در خصوص نحوه نگهداری از این اسکلت های باقدمت که می پرسم، می گوید: از آنجاکه به دلیل تاثیرات جوی و رطوبت هوا خطر پوسیدگی اسکلتها وجود داشت برای پیشگیری از جذب املاح خاک و نابودی آثار، محافظتهای اولیه توسط مواد شیمیایی انجام گرفته، نمکهای خاک از بین رفته، سفالها و اجساد متلاشی ترمیم یافته و روی اجساد با پارالوئید تثبیت جزئی انجام شد.
با توجه به قرارگیری این موزه در فضای هشت متر پایین تر از خیابان و بالا بودن آبهای زیرزمینی، مسیر رودخانهای، حفر چاههای خانگی مکانی کاملا مرطوب است.
از وی در خصوص تاثیر رطوبت بالای موجود در این عمق از زمین می پرسم که می گوید : میزان رطوبت داخل قبور سایت موزه عصرآهن ۳۹ درصد بوده که سعی میکنیم این رطوبت را با قرار دادن مواد سیلی کاژل که کاربرد دفعکننده رطوبت را دارد به حداقل برسانیم.
این کارشناس موزه می گوید : برای از بین بردن رطوبت موجود، در دیوارها و سقف سایت دستگاه فن تعبیه شده است و در زمانهای مناسب درها باز میشود تا جریان هوا، رطوبت موجود را از بین ببرد هرچند ، با توجه به حساسیت بسیار زیاد استخوان های انسانی و اشیای همراه آنها، اقدامات بهتر وکارشناسانه تری برای نگهداری از آن ها باید شکل بگیرد.
برخی کارشناسان می گویند این بنا حالت تپه مانند داشته و این امر باعث شده سطح گورها با هم متفاوت بوده و اجساد در یک سطح و عمق ثابت دفن نشوند. گروه کاوش برای رسیدن به پایین ترین لایه، قبور لایه های بالاتر را جمع کرده تا پس از مرمت و تهیه شناسنامه معرفی، در محفظه هایی به شکل تابوت شیشه ای به نمایش درآیند.
اما شاید آنچه که مانع از دیده شدن مناسب این محوطه شده است بسته بودن فضای اطراف سایت موزه و دور از انظار بودن مکان آن است که سبب شده این مکان شگفت آور کمتر مورد توجه قرار گیرد.
به هر روی موزه عصر آهن تبریز را به حق می توان یکی از شگفت ترین و دیدنی ترین موزه های کشور دانست، جایی که می توان اجسادی به قدمت تمام طول تاریخ را با شگفتی تمامش دید ولی ساخت پاساژهای جدید در همسایگی این موزه تاریخی و هویتی نمیدونم چگونه باید تعبیر شود و چرا مسئولین شهری کمر به همت نابودی این گوهر دردانه بسته و متولیان میراث فرهنگی این مرز و بوم سکوت کرده اند.
………………………
گزارش : فائزه زنجانی