تبریز ما- جهانبخش احمدیان. مهدی کیانی در تراکتور بزرگ شد، برای خود اسم و رسمی دست و پا کرده و سالانه با قراردادهای میلیاردی و با هزار منت و افاده خودش را اسطوره هواداران ساخت، امروز که به واسطه برخی وقایع خودخواسته، در جمع تراکتوری ها جایی برای خود نمی بیند، بوق هوچیگری دست گرفته است که مثلا تراکتوری ها را بدنام کند.
کسی که ۱۱ سال نمک تبریز و تراکتوری ها را خورد و در نهایت با یکی دو تماس راهی اصفهان شد تا نشان دهد این همه سال تعصب و غیرت و… همش کشک بوده است. البته در این ۱۱ سال نیز تمام و کمال پول گرفته و هیچ منتی بر سر باشگاه و هواداران ندارد.
کسی که می توانست در تراکتور جاودانه باشد و با این تیم از دنیای فوتبال خداحافظی کند، پشت پایی به تمام روزیهای شیرین تلخ تراکتوری بودن زد و راه دیگر بازیکنانی را رفت که جملگی بر اشتباه بودن آن صحه گذاشتند. بازیکنانی مثل محمد نصرتی، سید صالحی و… که بدترین دوران زندگی فوتبالی شان را ترک تراکتور معرفی کرده اند.
مهدی کیانی اما با این بازیکنان فوق فرق داشت، چند سالی بیشتر از آنها در تیم بود و حتی بعد رفتن از تیم نیز، همچنان برخی از هواداران به یاد او و بازیهایش برای تراکتور بودند. جدایی هیچ بازیکنی از تراکتور به اندازه کیانی، این هواداران را متأثر نکرده بود و شاید برخی امیدوار به حضور دوباره این بازیکن بودند.
اما اتفاقی که نبایستی می افتاد، روی داد و این بازیکن ترجیحا خواست که رو در روی هواداران بایستد. قبل بازی تیم جدیدش با تراکتور، مصاحبه ای کرد و حرفهایی زد که به مذاق خیلی از تراکتوری ها خوش نیامد. اینکه یک بازیکن به واسطه بازی در یک باشگاه، ادعای مالکیت بکند، کمی غیر قابل باور است و اگر ورزشکار نبود، مطمئنا پیشنهاد یک تست مواد توهم زا دریافت می کرد که چرا در ازای سالهایی که برای باشگاه فوتبال بازی کرده، و مهمتر از همه بیشترین دریافتی را در این سالها داشته است، ادعای مالکیت بکند.
روز بازی نیز بر حسب همان فاکتور نمک نشناسی، انگار نه انگار که ۱۱ سال با این هوادار زندگی کرده است، نخواست و یا اجازه نداشت تا عادت مرسوم بازیکنان در بردن گل به سمت هواداران را تکرار کند.
مصاحبه بعد بازی او نهایت قدرنشناسی غیرتی ترین بازیکن یک دهه اخیر تراکتور بود. توهین به هواداری که سالها از درس و مدرسه و دانشگاه و کار خود می زد تا وی را تشویق کند.
آری آقای کیانی، ما از شیرخوارگی تراکتوری بزرگ می شویم و تراکتوری هم می مانیم. زر و زور و تزویر هم عشق به تراکتور را از ما نمی گیرد. شما چطور؟! به عشق فوتبال دو قطبی زندگی می کنید و سر از تیم های مردمی در می آورید، اینجا که مطرح شدید زبان باز کرده و شاخ می شوید.
زمانی که ما به برای تشویق تراکتور به باغشمال می رفتیم، شما شاید دنبال توپ پلاستیکی می دویدید، تصور این را نمی کردید که ۷۰ هزار نفر تشویقتان کنند.
آری آن ۵۰ درصد شیرخواره را به ورزشگاه می آوردیم و مهدی کیانی را نشان آنها می دادیم و گاها بر بازیکنان بومی نیز ترجیح می دادیم.
اشتباه کردیم و اشتباهمان نیز میدان دادن به میدان ندیده ها بود. بزرگ کردن، کوچکترها بود.! ممنون که به خاطر این اشتباهمان ما را می بخشید ولی، همان شیرخواره های تراکتوری که به زعم کیانی نمی دانند تراکتور کجای جدول قرار دارد، ما را نخواهند بخشید که هر تازه رسیده ای را سر سفره تراکتور مهمان کرده و خودی می پنداریم
و در نهایت، نمک خوردید و نمکدان شکستید ولی مهدی کیانی برای تراکتور و تراکتوری ها تمام شد، شاید روزنه امیدی برای بازگشت داشت ولی، با مصاحبه های فوق این روزنه های امید را نیز کور کرد.
ثبت دیدگاه