[ad_1]
تبریز ما: اینک این ماییم و این لبخند نمکین دریاچهای در حال مرگ، دریاچهای که با همه زیباییاش با همه قدمت خود و با همه نعمتهایش در حال نابودی است، این نابودی یعنی نابودی سه درصد از خاک ایران و ایرانی با پیکری زخمی برجای میماند. امروز برگی دیگر از تاریخ در حال نگارش است، اگر خشک شدن دریاچه در این ورق نوشته شود، هیچگاه وجدان تاریخ ما را نخواهد بخشید.
به گزارش تبریز ما، مرگ و نابودی اطرافش پرسه میزند، غربت تلخی بر سکوتش جامانده و ترکهای نقشبسته، جراحتش را عمیقتر کرده است. آواز پرندگان، رقص فلامینگوها و جستوخیز حیوانات حکم سراب را برایش دارد. اکنون سیراب شدن از آب، به رؤیای شبانه شیرینی مبدل شده که به رنگ امید درآمده است.
«چیچست» دریاچه کهن «چیچست» این دریاچه کهن، دریاچهای که در کرانه خود، خاطرات زیادی را جای داده و واژه واژهاش گذری بر پیشینه ایرانیان کهن است، حالا نظارهگر غروبی غمانگیز است. اینروزها ارومیه به نمک نشسته و بوی نامطبوع مرگ، مرغان دریایی و پرندگان را فراری داده است. عدم سرمایهگذاری مناسب در بخش کشاورزی و محیط زیست دریاچه ارومیه، ضمن تقویت احتمال خشک شدن آن، میتواند تودهای 8 میلیارد تنی نمک و خروارها مواد سمی و فلزات سنگین در زمین به جا بگذارد.
فاجعه انسانی در راه است فراتر از بحران پیشرو که چند سال است گونههای گیاهی و حیوانی دریاچه را با مشکل روبهرو کرده است، بسیاری از کارشناسان دولتی و غیردولتی این نکته را متذکر شدهاند که با کاهش مساحت دریاچه ارومیه و خشکی تدریجی، این دریاچه به شورهزاری 8 میلیارد تنی تبدیل میشود که زیستبوم انسانی منطقه را از بین خواهد برد و در نهایت منجر به مهاجرتهای ناخواسته و از بین رفتن بخش مهمی از کشتزارهای اطراف میشود.
هماکنون این ماییم که باید تصمیم بگیریم، نگاه به آینده، نجات دریاچه ارومیه، رهایی بخشیدن دریاچه، بستن فاضلابها، قانونمند کردن ورودیهای آب شیرین به دریاچه و اقدامات دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد، یا اینکه بپذیریم همین شرایط را ادامه دهیم، سلام طبیعت را پاسخ نگوییم، از تازیانههایی که بر شانهاش نواختهایم درس نگیریم و آنگاه بگذریم رأفت و مهربانی طبیعت به قهری بدل شود که دیگر به سادگی نتوان آن را مدیریت کرد.
این انتخاب ماست، باید انتخاب کنیم که امانت در دست خویش را چگونه نگهداریم و چگونه آن را به نسل بعد از خویش تحویل دهیم و آنچه که تاکنون در دفترچه عمل خودمان نگاشتهایم به هیچ کدام از ما در هر جایگاهی که هستیم نمره قبولی نمیدهد، حتی به عنوان یک شهروند. بپذیریم که باید برای دریاچه ارومیه فکر جدیتری کنیم.
* مرگ شور؛ پایان راه پرواز
پرندههای بیخبر از همهجا پس از بازی و شیطنت وقتی بر روی دریاچه ارومیه مینشینند، نمک پرو بالشان را میگیرد و نمیتوانند پرواز کنند؛ پرندهها باز هم با تمام توانشان بال میزنند اما نمیتواند از دریاچه ارومیه جدا شوند، گویی به زمین چسبیدهاند، گویی یکباره متوجه میشوند که مرگ گریبانشان را گرفته است.
این توصیف یکی از دوستداران محیط زیست است که به طور اتفاقی شاهد مرگ یکی از پرندگان مهاجر به دریاچه ارومیه بوده است. پرندگان به تدریج احساس کردند که دریاچه ارومیه دیگر برایشان آرامش نخواهد داشت، آنها فهمیدند که حتی برای یک لحظه هم نمیتوانند برای دیدن این دریاچه کهن و اساطیری بازگردند هر چند که پلیکانها نیز از این قائده مستثنی نبودند.
* آرتمیا؛ نگین بیفروغ دریاچه
آرتمیا این جاندار سختپوست که روزگاری در آبهای دریاچه ارومیه میزیست، ناپدید شده است.
تهدید 8 میلیارد تن نمک
وجدان تاریخ ما را نخواهد بخشید. خشک شدن و یا کم شدن آب دریاچه تعادل اکولوژیک شمال غرب کشور را برهم میزند، آب و هوا را تغییر داده و با تاثیرگذاری مستقیم بر روحیات مردمی که سالیان سال با دریاچه زندگی کردهاند، موجب مهاجرت میلیونی آنها میشود.
حضور دریاچه تاکنون سبب ایجاد ویژگی ساحلی به این منطقه کوهستانی و تعدیل آب و هوا شده است. 19 سال از زمان آغاز کاهش ارتفاع آب دریاچه ارومیه میگذرد، اینک دانشمندان معتقدند چنانچه دریاچه ارومیه خشک شود، منطقه تبدیل به بیابانی به وسعت 570 هزار هکتار با 8 میلیارد تن نمک میشود که با وزش نخستین بادها به جای شن یا رس، این نمک است که در هوا منتشر شده و موجب تخریب محیط زیست میشود، تخریبی که بدون شک از مرزهای کشور خواهد گذاشت و در خوش بینانهترین شرایط کشورهای همسایه را نیز در شرایط بحران زیست محیطی گرفتار خواهد کرد.
اینک این ماییم و این لبخند نمکین دریاچهای در حال مرگ، دریاچهای که با همه زیباییاش با همه قدمت خود و با همه نعمتهایش در حال نابودی است، این نابودی یعنی نابودی سه درصد از خاک ایران و ایرانی با پیکری زخمی برجای میماند. امروز برگی دیگر از تاریخ در حال نگارش است، اگر خشک شدن دریاچه در این ورق نوشته شود، هیچگاه وجدان تاریخ ما را نخواهد بخشید.
دریاچه ارومیه
دریاچه ارومیه به دلیل داشتن ارزشهای اکولوژیک و خاص، در سال 1346 براساس مصوبه شماره یک شورای عالی حفاظت محیط زیست کشور به عنوان منطقه حفاظت شده و طبق مصوبه شماره 63 شورای عالی در سال 1354 به عنوان پارک ملی ارتقا یافت.
همچنین در سال 1356 براساس مصوبات MAB (انسان و کره مسکون) به عنوان یکی از مناطق بینالمللی ذخیرهگاههای زیست کره در سطح جهان به ثبت رسیده است.
این دریاچه با تمام جزایر آن در سال 1354 به عنوان یکی از تالابهای بینالمللی در کنوانسیون رامسر ثبت و از طرف موسسه بینالمللی تالابها به عنوان یکی از مهمترین مناطق مهم پرندگان انتخاب شد. در این دریاچه در حال حاضر 27 گونه پستاندار، 212 گونه پرنده، 41 گونه خزنده، هفت گونه دوزیست و 26 گونه ماهی زیست میکند.
دریاچه ارومیه دارای 102 جزیره است که همه آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان ذخیرهگاه طبیعی جهان به ثبت رسیده است. دریاچه ارومیه از نظر سطح آبهای آزاد، بیستمین دریاچه جهان از لحاظ وسعت و شورترین بعد از بحرالمیت محسوب میشود.
طول دریاچه از 130 تا 146 کیلومتر و عرض آن از 58 کیلومتر تا 15کیلومتر (بین کوه زنبیل و جزیره اسلامی) متغیر است. حجم آب دریاچه ارومیه در مساحت 5 هزار و 822 کیلومتر مربع و با عمیق متوسط 5.4 متر بالغ بر 31 میلیارد مترمکعب برآورد شده است.
آماری که با نگاهی به گزارشهای فروردین 92 برخلاف آنچه انتظار میرود، نهتنها اثری از افزایش 80سانتیمتری این تراز در فروردین 96 مشاهده نمیکنیم بلکه با ترازی 1271/80 متری در فروردین 92 مواجه میشویم که در مقایسه با تراز 1270/82 متری فروردین 96، کاهش یکمتری تراز دریاچه طی چهار سال گذشته را به نمایش میگذارد.
چهار سال از وعده انتخاباتی حسن روحانی مبنی بر عزم جدی برای احیای دریاچه ارومیه و به دنبال آن تشکیل کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه در اولین مصوبه هیات دولت یازدهم میگذرد اما آنچه در پایان دولت باقی مانده است، ارائه آمار متناقضی از سوی سازمان محیطزیست است تا این چنین دستاوردهای محیطزیستی دولت تدبیر و امید در قالب کمیت قابلتوجهتری قرار گیرد.
طبق آخرین گزارش تراز دریاچه ارومیه نیز نسبت به سال گذشته 22 سانتی متر کاهش یافته است.
منبع: خبرگزاری فارس
[ad_2]
منبع : shahryarnews |
ثبت دیدگاه