حملات جدید اسراییل به سوریه دوباره توجه ها را به این کشور جلب کرد و سوالاتی را در افکار عمومی شکل داد. در همین ارتباط با روزنامه نگار و کارشناس مسائل بین الملل درباره علل و نتایج این حملات به گفتوگو نشستیم.
تبریز ما (به نقل از عصر تبریز) – سعید خسروشاهی: حملات جدید اسراییل به سوریه به ویژه حمله شدید به ساختمان وزارت دفاع در دمشق ، دوباره توجه ها را به این کشور جلب کرد و سوالاتی را در افکار عمومی شکل داد. در همین ارتباط با رضا غبیشاوی روزنامه نگار و کارشناس مسائل بین الملل در باره علل و نتایج این حملات به گفت و گو نشستیم.
– لطفا بفرمایید ماجرا از کجا شروع شد؟
استان سویدا در جنوب دمشق، بیشترین جمعیت اقلیت مذهبی “دروزی ها” را دارد. دروزی ها یکی از مذاهب اسلامی و از اقلیت های مذهبی هستند که اکثر آنها در فلسطین، اسرائیل، لبنان، اردن و سوریه زندگی می کنند. در سوریه ۲۳ میلیون نفری جمعیت دروزی ها حدود یک میلیون نفر است. دروزی ها در اسرائیل، رابطه بسیار نزدیکی با مقامات تل آویو دارند.
در ماه های اخیر و بعد از سقوط حکومت بعثی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه، بارها درگیری هایی میان نیروهای دولت جدید و افراد مسلح دروزی در استان سویدا رخ داد. این درگیری ها با دخالت مقامات دمشق و روحانیون مذهبی دروزی بارها به آتش بس انجامید اما هر بار دوباره درگیری از سر گرفته شد.
استانداری سویدا بارها توسط افراد مسلح دروزی تصرف شده؛ آنها پرچم سوریه را پایین کشیدند و پرچم چند رنگ دروزی ها را به اهتراز درآوردند اما با رسیدن نیروهای دولتی از دمشق، مقر استانداری به حاکمیت دمشق بازگردانده شده است. این دست به دست شدن چند باری رخ داده است.
اقلیت های مذهبیِ سوریه از خشونت و کشتار احتمالی نیروهای وابسته به دولت جدید، وحشت دارند به ویژه بعد از اینکه در حملات قبلی نیروهای دولتی به استان های علوی نشین در ساحل سوریه (لاذقیه و طرطوس)، چند هزار نفر غیرنظامی از اقلیت علوی مذهب، قتل عام شدند.
اقلیت های سوریه از جمله دروزی ها نگران هستند حوادث مشابه برای آنها نیز پیش بیاید، چرا که دولت جدید سوریه برای کنترل درگیری ها، معمولا از گروه های افراط گرای اسلامی استفاده می کند که چندان به چارچوب های حرفه ای و نظامی گری و قانونی متعهد نیستند و سرخود دست به اقدامات خشونت بار می زنند.
در همین درگیری های اخیر استان سویدا، شماری از نیروهای مسلح وابسته به دولت، با بازداشت شماری از بزرگان و افراد مذهبی دروزی، سبیل آنها را تراشیدند تا آنان را تحقیر کنند. داشتن سبیل برای دروزی ها – مثل دراویش ما – اهمیت زیادی دارد. اتفاقاتی از این دست بازتاب زیادی داشت و بسیاری را خشمگین کرد.
– در مورد دروزی های اسرائیل ممکنه توضیح دهید؟
در اسرائیل حدود ۱۵۰ هزار دروزی زندگی می کنند که به عنوان شهروندان اسرائیل در ساختار رسمی پذیرفته شده و جا افتاده اند. آنها عمدتا در مناطق شمالی اسرائیل و جولان (منطقه متعلق به سوریه اما تحت اشغال و حاکمیت اسرائیل) ساکن اند.
اسرائیل بعد از جنگ ۶ روزه (۱۹۶۷) منطقه جولان سوریه را اشغال و به خاک خود اضافه کرد و به ساکنان سوری آنجا نیز شهروندی اسرائیل اعطا شد. جمعی قبول کردند و جمع دیگری هم قبول نکردند.
دروزی ها در اسرائیل رابطه خوبی با مقامات تل آویو دارند. به عنوان مثال فرزندان خود را به سربازی در ارتش اسرائیل اعزام می کنند، تعدادی از کشته شدگان نظامی اسرائیل در غزه از همین افراد دروزی است. تعداد دروزی ها در ارتش اسرائیل به نسبت جمعیت آنها، آمار بالایی است.
دروزی های استان های جنوبی سوریه و منطقه جولان تحت اشغال اسرائیل، رابطه نزدیک خانوادگی و عاطفی با هم دارند چرا که تا قبل از جنگ ۱۹۶۷، همه در یک کشور زندگی می کردند و رفت و آمد داشتند و از یک خانواده هستند.
درگیری ها در استان سویدا سوریه باعث شد دروزی های جولان به حمایت از هم کیشان خود در سوریه برخیزند. همزمان مقامات اسرائیل هم اعلام کردند از دروزی های سوریه در برابر حملات دولتی حمایت می کنند. در همین چارچوب اسرائیل اعلام کرد جنوب سوریه را “منطقه حائل و خالی از سلاح” می داند که ارتش سوریه نباید وارد شود. اسرائیل تهدید کرده در صورت حملات ارتش و نظامیان دولتی سوریه به مناطق دروزی نشین جنوب دمشق، آنها را مورد هدف قرار می دهد. اتفاقی که چند هفته قبل و چند روز اخیر رخ داد.
نیروهای وزارت دفاع سوریه اما تا پیش از دیروز، بدون توجه به هشدارهای اسرائیل، به پیشروی در استان سویدا و درگیری با دروزی ها ادامه دادند، در نتیجه ارتش اسرائیل به شدت حملات خود افزود و روز چهارشنبه وزارت دفاع و کاخ ریاست جمهوری را هدف قرار داد. اسرائیل همزمان به پایگاه ها و نیروهای ارتش سوریه در استان های سویدا، درعا و دیگر مناطق جنوب سوریه نیز حمله کرد.
در نتیجه این حملات و تهدیدات ارتش اسرائیل، مقامات دمشق از آتش بس در سویدا و توافق صلح با بزرگان دینی دروزی های سویدا خبر دادند. نیروهای دولتی نیز از این مناطق عقب نشینی کردند. همزمان ، نیروهای عشایر از استان های مختلف سوریه به سمت سویدا رفتند و با دروزی های مسلح وارد درگیری شدید شدند. خبرهای جدید هم می گویند اسرائیل با ورود حجم اندکی از نیروهای امنیتی دولت سوریه به سویدا برای کنترل امنیت در این استان موافقت کرده است.
همزمان خبرهایی به گوش می رسد که مقامات اسرائیل به دروزی های جنوب سوریه درباره ایجاد کشور مستقل دروزی ها وعده هایی داده اند، گرچه هیچ منبع رسمی این موضوع را تایید نکرده است.
ارتش اسرائیل به لحاظ تسلیحاتی و خدمات درمانی بارها از دروزی های جنوب سوریه به هنگام درگیری با نیروهای دولتی دمشق، حمایت کرده است. این حمایت ها باعث چند دستگی در میان دروزی های سوریه شده است. بخشی از آنها ضمن تایید حکومت جدید دمشق، بر توافق با دمشق و فعالیت در چارچوب سوریه تاکید می کنند. بخشی دیگر، دولت جدید دمشق را به رسمیت نمی شناسند و آنها را شورشی می دانند. این دروزی ها خواهان کمک خارجی (اسرائیل) برای جلوگیری از حملات نیروهای دولتی هستند.
– چرا اسرائیل از حاکمان جدید سوریه نگرانی دارد؟
نگرانی اسرائیل از حاکمان جدید سوریه به مراتب از حاکمان قبلی (حکومت بعثی بشار اسد) بیشتر است و آنها را تهدید بزرگ بالقوه برای خود می داند. حاکمان جدید سوریه متشکل از گروه های تندرو و غیرتندرو اسلامگرا هستند در حالی که حکومت سابق، سکولار بود. اسرائیل نگران است حاکمان جدید سوریه با القاعده، داعش و گروه های مشابه در ارتباط باشند و سوریه کنونی به قدرت گرفتن این گروه های تندرو کمک کند. اسرائیل به شدت از گروه های اسلامگرا تندرو نگران است و آنها را تهدید جدی می داند.
اسرائیلی ها همچنین تجمع شمار زیادی از جنگجویان افراط گرای اسلامی از کشورهای مختلف در سوریه نگران هستند.
تلاش برای آزادسازی جولان و فلسطین از اشغال اسرائیل در میان گروه های اسلامگرای حاکم بر سوریه مطرح است. حاکمان سابق (حکومت بعثی)، ریشه نظامی و قابل پیش بینی داشتند اما حاکمان جدید، ریشه در گروه های شورشی دارند. اسرائیل با حکومت سابق سوریه، توافقات کلی و جزئی درباره روابط و حملات داشت و خط قرمزهایی ترسیم شده بود. با سقوط اسد همه این توافقات کنار رفت.
– برنامه اسرائیل در جنوب سوریه چیست؟
برنامه اسرائیل، ایجاد “منطقه حائل خالی از سلاح” یا حداکثر ایجاد کشور یا منطقه ای خودگردان (کانتون) در جنوب سوریه (مناطق متصل به مرز اسراییل) است. با این اتفاق تماس زمینی حاکمیت دمشق با اسراییل از بین می رود و تهدید زمینی از سوی سوریه علیه اسرائیل به حداقل می رسد.
در زمان جنگ داخلی سوریه، گروه هایی ضداسرائیلی نزدیک به ایران و شماری از نیروهای ایرانی با استقرار در نزدیکی مرزهای سوریه با اسرائیل، حملات پراکنده ای علیه اسرائیل داشتند. در نتیجه اسرائیل تلاش می کند احتمال حملات بعدی از این مناطق را به صفر برساند. یکی از دلایل ورود نظامیان اسرائیلی به جولان و مناطق مرزی سوریه بعد از سقوط بشار اسد نیز همین موضوع است.
اشاره به این موضوع مهم است: سوریه بعد از مصر، بزرگترین همسایه اسرائیل است، چه از نظر مساحت و چه جمعیت. با این تفاوت که دولت مصر، اسرائیل را به رسمیت می شناسد و روابط میان دو طرف عادی است اما سوریه چنین نیست و هنوز در حالت نه جنگ نه صلح قرار دارد.
با توافق عادی سازی روابط قاهره – تل آویو، مناطق در اشغال اسرائیل به مصر بازگردانده شد و هم اکنون هیچ بخشی از خاک مصر در اشغال اسرائیل نیست؛ اما در سوریه، منطقه جولان و مناطق دیگری در اشغال اسرائیل است. با این حال مردم هر دو کشور همچنان ضداسرائیلی هستند. اسرائیل، سوریه را یک دشمن و تهدید می داند چه اسد باشد چه نباشد. در نتیجه به هر اقدامی برای تضعیف و ضعیف نگه داشتن سوریه دست می زند.
اسرائیل تلاش می کند با حمایت از اقلیت دروزی در سوریه، کارت بازی و امتیاز جدیدی در سوریه کسب کند تا در رویارویی نظامی یا دیپلماسی با این دشمن، از آن استفاده کند.
– ارتباط حملات اسرائیل با جولان چیست؟
منطقه جولان سوریه در جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل درآمد. سوریه خواهان بازگشت این منطقه در توافق احتمالی عادی سازی روابط با اسرائیل است. اسرائیل اما این منطقه را به خاک رسمی خود اضافه کرده و آن را بخشی از مرزهای رسمی خود می داند.
وزیر خارجه اسرائیل قبلا گفته بود حاکمیت اسرائیل بر جولان، غیرقابل مذاکره است. حکومت حافظ و بشار اسد هم به همین دلیل، یعنی خودداری اسرائیل از پس دادن جولان، از عادی سازی روابط با تل آویو سرباز زدند. اسرائیل تلاش می کند توقف حملات به دمشق را به عنوان ما به ازی عادی سازی روابط با دمشق مطرح کند و نه پس دادن جولان را.
دولت جدید سوریه از قبل تماس ها و مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم با اسرائیل را شروع کرده است. بخشی از ارتباطات با میانجیگری امارات و بخشی دیگر از کانال جمهوری آذربایجان انجام شده است. این احتمال وجود دارد که مذاکرات به دلیل اختلاف نظر میان دو طرف به بن بست خورده و اسرائیلی ها تلاش می کنند با ابزار نظامی، طرف سوری را به امتیاز دهی وادار کنند.
اسرائیل چرا با وجود رابطه خوب حاکمان جدید سوریه با امریکا، دست به این حملات زد؟
سوریه بعد از سقوط بشار اسد مسیر صحیح و روبه جلویی را برای بازسازی، رونق اقتصادی، رفع تحریم ها، جلب سرمایه گذاری های منطقه ای و جهانی شروع کرد و به موفقیت هایی مهمی دست یافت. مهمترین آن را باید خارج کردن سوریه از تحریم های امریکا و اروپا و جلب سرمایه گذاری ها از کشورهای عربی و غربی است. اسرائیل تلاش می کند در راستای هدف تضعیف دشمن، سوریه را در این مسیر متوقف کند. آمریکا بدون موافقت اسراییل تحریم های دمشق را برداشت در حالی که اسراییل قصد داشت رفع تحریم های دمشق به عادی سازی روابط آن با تل آویو مرتبط باشد. اسرائیل تلاش می کند مسیر حرکت سوریه را منوط به نظر خود کند حتی اگر امریکا بازیگر این میدان باشد.
پیام این حمله چیست؟
اسرائیل با حملات به سوریه می خواهد به کشورهای منطقه از جمله ایران پیام برساند. پیام از جنس هشدار است. از سویی به کشورهای عربی که هنوز اسرائیل را به رسمیت نشناخته اند به ویژه لبنان پیام دهد که سریع تر به این اقدام دست بزنند و از سوی دیگر نوعی قدرت نمایی برای کشورهای منطقه است تا آنها را از هرگونه اقدام علیه منافع تل آویو و حمایت از فلسطینی ها برحذر دارد.
اشاره به این نکته هم مهم است: برخی از سقوط حکومت بعثی سوریه و فرار بشار اسد، رئیس جمهوری از دمشق به مسکو، همچنان ناراحت و اندوهگین هستند. آنان به انحای مختلف تلاش می کنند ثابت کنند سوریه بعد از سقوط بشار اسد، حال و احوال بدی خواهد داشت و این مجازات به زیرکشیدن بشار اسد است. این صحیح نیست.
اسرائیل، حکومت جنگ طلب، خشونت طلب و اشغالگر است که تلاش می کند با زور و قدرت نظامی، اراده و تصمیمات های خود را اعمال و اجرا کند هر چند با قوانین و چهارچوب های بین المللی در تعارض باشد. چون اسرائیل به لحاظ نظامی نسبت به سوریه، برتری دارد و در دمشق هم حکومت ضعیفی مستقر است، اسرائیل به وسیله قدرت نظامی، برنامه های یک طرفه خود را به مانند فلسطین، در سوریه هم اجرا می کند.