زندگی زیر بار / کولبرها در هزارتوی بزرگ ترین بازار مسقف جهان – موسی کاظمزاده/ این روزها به دفعات نام بزرگترین بازارهای مسقف جهان و اولین بازار ثبت شده جهان در یونسکو را زیاد شنیدهایم ولی این اواخر اما از شنیدن تا دیدن یک دنیا فاصله است. در شهر اولینها؛ مردانی که روزی خود را با دوش […]
زندگی زیر بار / کولبرها در هزارتوی بزرگ ترین بازار مسقف جهان
– موسی کاظمزاده/ این روزها به دفعات نام بزرگترین بازارهای مسقف جهان و اولین بازار ثبت شده جهان در یونسکو را زیاد شنیدهایم ولی این اواخر اما از شنیدن تا دیدن یک دنیا فاصله است. در شهر اولینها؛ مردانی که روزی خود را با دوش کشیدن حمل بار دارها به دست میآوردند برای قضاوت درباره روند اجرای طرح انضباط شهری، نحوه ارائه خدمات و تحقق هرچه بیشتر و بهتر حقوق شهروندان و به ویژه اجرای طرح انضباط بخشی اجتماعی و ساماندهی صنایع و مشاغل در حوزه پایین دستی و مرتبط با دستفروشان و چرخ دستیهای این بازار، راهی جز پرسه زدن در کوچههای پیچ در پیچ آن و خیابانهای منتهی به این بازار نداریم؛ یک بازدید میدانی ظهرگاهی، چند ساعتی با نحوه فعالیت چرخدستیها در بازار شهر اولینها و خیابانهای اطراف آن به سر بردیم و دیدیم که در این شغل مردان و جوانانی بودند که روزی خود از چرخش چرخ، چرخدستیهای خود به دست میآوردند. بازدید و همراهی با این مردان سختکوش و با غیرت آذربایجان را از معروفترین بخش بازار تبریز یعنی« تیمچه مظفریه» آغاز میکنیم. در داخل این تیمچه و مقابل چند حجره فرشفروشی، چرخدستیهایی با حمل بار و بدون بار به چشم میخورد. از کنار مرد میانسال و پسر نوجوانی که روی چند تخته فرش نفیس و قدیمی نشستهاند و به نظر میآید این مرد به خاطر کهولت سن این پسر و یا نوه ۱۳ و ۱۴ ساله، خویش را برای کمک آورده باشد، میگذریم و با این حال از جلو چند تا مغازه فرشفروشی که به نوعی این تیمچه مرکز خرید و فروش و کلکسیونی از بهترین فرشهای نفیس، تابلو فرش و فرشهای ابریشمی دستباف ایران است، رد میشویم و به یک چرخدستی حمل بار پر از قالیچه ابریشمی بر میخوریم که آماده برای جابهجایی گرانقیمتترین کالای صادراتی این بازار است. باربران دستی تبریز؛ چگونه روزگار سپری میکنند؟ صاحب یکی از این حجرههای فرشفروشی مرد میانسالی به اسم «مش صادق» را صدا میزند که این چند تخته قالیچه به محل دیگر بازار به نام راسته بازار حمل خواهد شد. با حرکت و راه افتادن چرخدستی «مش صادق» از تیمچه مظفریه خارج میشویم ولی مسیر حرکت به سمت راسته بازار و به خصوص بازارچهها، تیمچهها و سراهای، منتهی به این مسیر جنب و جوش بیشتری دارد. بعد از طی مسیری با او هم کلام میشویم، به نظر میرسد رنج پیری و نوعی کاری که «مش صادق» با آن شکم خود و خانواده خویش را سیر میکند، خیلی او را آزرده کرده باشد، به طوریکه خمیده پشت او نشان از گله روزگار اوست. در مسیر راه ضمن کمک و جلب اعتماد به او از شغل خود و سختیها این کار برایم میگوید: متأسفانه با این وضعیت بازار که اکثر مواقع شلوغ و پر رفت و آمد است، کار کردن با چرخدستیها مقرون به صرفه نبوده، ولی از روی ناچاری و برای کمک به خانودههایمان باید کار کرد و خدا را شاکر شد که این چرخدستی را داریم و از طریق آن امرا معاش میکنیم. «مش صادق» در ادامه مسیر با گفتن کلمه یا الله یا الله یا الله ضمن باز کردن مسیر حرکت چرخدستی خود معتقد است: مسوولان و دستگاههای ذیربط باید فکر اساسی برای رفاه و آسایش این قشر زحمتکش و فقیر جامعه داشته باشند که بر همین اساس نیز ساماندهی فعالیتهای چرخ دستیهای بازار و به ویژه بیمه کردن شاغلان در این حرفه را ضروری بیان میکند. فقر اقتصادی متهم ردیف اول، گرایش مردم به مشاغل کاذب در شهر اولینها در وسط راه با این کارگر زحمتکش شهر اولینها جدا میشویم و در ادامه این گزارش میدانی از طرف خیابان دارایی به سمت بازار کفاشان ادامه مسیر میدهیم، در راه حرکتمان به سوی این بازارچه، تعداد زیادی چرخدستی با بار و بدون بار را مشاهده میکنیم که این امر نشانگر حضور بیشتر این افراد در این بخش از بازار تبریز است. نمونه تاسفبار این تلاشها اینکه؛ مغازهداران و اهالی خیابان دارایی از اینکه کارگران به اصطلاح چرخی، از سوی دستگاههای ذیربط ساماندهی نشدهاند و همیشه برای مغازهداران این خیابان و منطقه، تردد عابران و خودروها مزاحمت ایجاد میکنند، گلهمند هستند. یکی از کسبه خیابان دارایی در این رابطه به گزارشگر میگوید: این افراد از جمله قشر محرومان جامعه به حساب میآیند که از روی ناچاری به این حرفه روی آوردهاند و هر روز نیز شاهد آن هستیم که این افراد به زحمت نان در میآورند و از طرفی هم بازاریان به این چرخیها نیاز دارند، پس تنها راهحل منطقی این است که این افراد ساماندهی شوند و در این راستا هم متولیان امر به مشکلات اساسی آنها رسیدگی نمایند. حکایت کاسبی چرخدستیها در بزرگترین بازار مسقف جهان خلوت بودن بازار کفاشان و رکود در این صنعت به نوعی موجب برانگیختن حس کنجکـاویمان میشود که روزگاری کفش تبریز شهرت جهانی داشت و به دیگر کشورهای دنیا صادر میشد ولی حالا دیگر دچار رکود شده و کفشهای ترکیهای و چینی اکثر مغازهها را در برگرفته است. هنوز از این وضعیت شوکه هستیم که جلوتر چند چرخدستی پر از کفش را میبینیم که منتظر خالی شدن بارهای خویش هستند. در این میان از کنار مرد میانسال و پسر جوانی که به دیواره مغازه تکیه دادهاند، با حس کنجکاوی و پرسشگری به آنها نزدیک می شویم. مرد دست زمختش را به تهریش زبر و سفیدش میکشد، سلام و احوالپرسی میکنیم و برایش توضیح میدهیم که برای تهیه گزارش خبری از نحوه فعالیت چرخیهای به این بازار آمدهایم، تعجب میکند، ادامه صحبتش را میخورد و با نگرانی میگوید: ما چرخیها این روزها حال خوشی نداریم، به طوریکه بعضی روزها ۲ تا ۳ هزار تومان هم کاسب نمیشویم و در کنار این حرفه، برخی افرادی در این شغل هستند که هر روز کنار خیابان منتهی به این بازار نیز دستفروشی هم میکنند. او در ادامه گفتوگو با خبرنگار ما، خود را « محمد کریمی» معرفی میکند و با تاکید بر اینکه این بازار یکی از محورهای پرتردد چرخیهاست، خاطرنشان میکند: اختلال در رفت و آمدها یکی از مشکلات چرخیها در این بازار است که با ساماندهی میتوان به توسعه کسب و کار این حرفه کمک زیادی کرد. سیمای اقتصاد پساتحریم؛ بزرگترین بازار مسقف جهان به هر حال، در بزرگترین بازار مسقف جهان این روزها کمتر کوچه و پسکوچهای را میتوان یافت که در قرق تعدادی از چرخدستیها نباشد؛ از بازار کفاشان خارج میشویم و در ادامه گزارش به یکی از مهمترین و پررونقترین بازارهای تبریز وارد می شویم، یعنی بازار امیر، در این بازار شلوغ، پرزرق و برق با صدای خشدار مردی که « فرغونی» صدا میزند، رویمان را برمیگردانیم و با کنجکاوی نگاهش میکنیم؛ یک مغازهدار پارچهفروشی، با دست مرد پیری را نشان میدهد که با فرغون در حال گذر از بازار است. آهسته طوری که این مرد متوجه شود، به او نزدیک میشویم، او که دل پردردی دارد و باور نمیکند، امروز باری برای او افتاده که میخواهد در پیش خانواده و زن و فرزندانش شرمنده نباشد. با غلام رحیمی، مرد میانسالی که دیگر سنی ازش گذشته و از درد کمر، پا و مشکل قلبی رنج میبرد؛ هم صحبت میشوم که در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید نزدیک دو دهه است در این شغل در بازار فعالیت میکند، با این وجود درسته کار با چرخدستی به عنوان یکی از شغلهای کاذب مطرح است ولی افرادی مثل من که ﺳﻮﺍﺩ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ، باید با این حرفهها چرخ زندگی خویش را بچرخانیم! باربران دستی؛ محکوم به ایجاد مزاحمت برای شهروندان تبریزی او ادامه میدهد: این روزها برای افراد باسواد و دانشگاهی هم کار خیلی کم پیدا میشود، بنده یک پسر دارم که دو سال است از دانشگاه فارغ التحصیل شده و امروز سربار خانواده شده است. در کنار موارد بیان شده، آنچه در این زمینه قابل تأمل و تفحص است؛ اینکه با توجه به شواهد موجود و صحبتهای که با باربران دستی بازار تبریز داشتهایم؛ به نظر میآید، اقدامات قابل لمس و تاملی در خصوص طرح ساماندهی چرخدستیها در بازار در راستای اجرای طرح انضباط شهری صورت نگرفته و اگر هم تاکنون فعالیتهای در این زمینه بوده، چشمگیر نبوده است. در این راستا؛ هر از چندگاهی موضوع ساماندهی و نحوه مدیریت، توزیع و پخش بار و نحوه فعالیت باربران دستی در محدوده بازار با حضور نمایندگانی از ادارهکل امور شهری و شوراهای استانداری، سازمان صنعت معدن و تجارت استان آذربایجانشرقی، فرمانداری، سازمان میراث فرهنگی گردشگری و صنایعدستی استان، شهرداری این منطقه، معاونت فرهنگی هنری و اجتماعی، هیات امنای بازار تبریز و فرماندهی انتظامی استان، مورد بررسی قرار میگیرد، ولی تا به امروزه به نتایج اهداف مورد نظر فاصله زیاد است. لزوم نگاه حسابگرانه بر تکریم باربران دستی در این جلسهها متولیان امر بر تکریم باربران دستی، ساماندهی نحوه توزیع و پخش بار، تقسیمبندی زمینههای فعالیت، متحدالشکل شدن لباس و چرخدستی این صنف و…. تاکید دارند همچنین مسوولان و مدیران انضباط شهری و اجتماعی بر جمعآوری آمار و اطلاعات اعم از مشخصات فردی، سطح تحصیلات، سن و … ، برگزاری دورههای آموزشی، ارائه کارت شناسایی و کد، ساماندهی کلیه باراندازان در قالب شرکت حمل و نقل باربران و … تاکید میکنند. در فرجام سخن باید گفت که، این افرادی که به نوعی با این شغل سر و کار دارند، در ماههای گرم و سرد سال، روزهای آفتابی و یا روزهای سرد، صبح و عصر و حتی در اوایل شب به دنبال کسب روزی هستند. با این وجود بسیاری از باربرهای به دلیل بیکاری و نبود شغل اقدام به این کار میکنند و در این راستا نیز اکثر افرادی که با این حرفه کسب و کار میکنند، معتقد هستند که میتوان با ساماندهی و ایجاد مراکز مناسب برای چرخدستیها از بسیاری مشکلات ایجاد شده در معابر عمومی و سطح شهر و به خصوص بزرگترین بازار مسقف جهان جلوگیری کرد. انتهای پیام/ ۶۰۰۲۳/س