اصلا مهم نیست! / مشکلی وجود دارد؛ مگر؟! ، وحید زینالی / در نظام مدیریتی کارآمد و اثربخش، اتخاذ هرگونه تصمیمات مدیریتی، در تمام شرایط و جوانب باید با برنامه ریزی، آماده سازی و ارزیابی دقیق و مبتنی بر همکاریهای فرابخشی، مشارکتی و انسجام جمعی صورت پذیرد. * انتخاب سادهترین و راحتترین راه بلای جان […]
اصلا مهم نیست! / مشکلی وجود دارد؛ مگر؟!
، وحید زینالی / در نظام مدیریتی کارآمد و اثربخش، اتخاذ هرگونه تصمیمات مدیریتی، در تمام شرایط و جوانب باید با برنامه ریزی، آماده سازی و ارزیابی دقیق و مبتنی بر همکاریهای فرابخشی، مشارکتی و انسجام جمعی صورت پذیرد. * انتخاب سادهترین و راحتترین راه بلای جان مدیریتی استان صدور بعضی آییننامهها و بخشنامههای خلق الساعه و یکباره، بدون هماهنگی اولیه با مجموعه نهادهای ملی ذیربط و سردرگمی در مسیر اطلاع رسانی جامع و بهنگام، همواره مشکلات عدیده ای را در راستای ثبات و آرامش خانوادهها در زندگی روزمره به همراه دارد. البته لازم به ذکر است که این بحث، تنها به ابلاغ آیین نامه ها و اتخاذ تصمیمات غیر کارشناسی و یکباره ختم نمیشود. از بحث اطلاعرسانی غیرجامع و ناقص موضوعات گرفته تا کل مسائل، حساسیتها و حواشی ایجاد شده در ۶ – ۷ ماه اخیر که وضعیت نامناسبی از روند اطلاعرسانی را در استان برجسته کرده است. از عدم توانایی مدیریت در انعکاس خبرهای متناقض و غیرکارشناسی از جمله سریال قطع درختان استان و آلودگیهای زیست محیطی گرفته تا حوادث زیانبار آتش سوزی، اخبار ضد و نقیض خصوصی سازی و حمایت از سرمایهگذاران، از دست دادن کنترل و نظارت قیمت ها، عدم رعایت شایسته سالاری در جایگاه مدیریتی، عدم دعوت و یا محدود کردن حضور خبرنگاران در جلسات و سفر وزرا و برگزاری نشستهای رسانهای، همایشها و لوح سپاس های تشریفاتی، ماموریت های تفریحی، موش و گربه بازی داستان تلخ دست فروشان بازار، کلنگزنیهای در زمین مانده، پروژههای شهری به حال خود رها شده، ریسک گریزی و نبود شهامت بین مدیران، آتش سوزی های تعمدی شهری، عدم ارائه مناسب عملکرد حوزه ها و همه و همه، نشانه نوعی سردرگمی و در نتیجه اختلال در مسیر اطلاع رسانی سریع، جامع، شفاف و به هنگام است. البته در بحث ناکارآمدی مدل اطلاع رسانی نیاز به ارائه سلسله یادداشتها و گزارشهای کارشناسی است که در مقالات آتی بدان بطور مفصل پرداخت خواهیم کرد. هدف ما در این مقاله تنها ارائه تصویری کوچک از عدم هماهنگی ها در اتخاذ تصمیمات و ابلاغ آیین نامه ها و همچنین عدم توجه به راهکارهای علمی و عملی در حل مشکلات موضوعات پیش رو است. در یک نمونه کوچک در ۲۹ خرداد ماه سال جاری بخشنامهای از جانب استاندار آذربایجان شرقی به کلیه دستگاههای اجرایی، دانشگاه ها و مراکز آموزشی، بانک ها و کلیه نهادهای عمومی و غیردولتی صادر شد که در آن آمده است: به علت مدیریت مصرف برق، زمان شروع به کار ادارات، از اول تیر تا پایان مرداد ماه، یک ساعت زودتر آغاز می شود. نکته قابل توجه اینکه با اصل صدور بخشنامه ها در راستای اعمال صرفه جویی در مصرف انرژی و دیگر موضوعات مختلف با رعایت اصول کارشناسی، جای بحث و اما و اگر نیست! ( البته اگر واقعا کارشناسی باشد! که حتم داریم نیست! ) نکته اینجاست؛ آیا قبل از صدور بخشنامه در راستای اجرای مناسب و تحقق اهداف، با نهادها و سازمانهای مختلف ملی و استانی، مراکز علمی، بانکها ، مهدهای کودک و دیگر عوامل ذیربط، هماهنگیهای اولیه و عملی صورت گرفته است. واقعیت این است که در بیشتر موارد مشاهده میشود که بخشنامهای با کمترین هماهنگی به ادارات ابلاغ میشود و سپس نسبت به بررسی و رفع موارد و معظلات پیش رو اقدام میشود که در این مورد نیز همانند دیگر آییننامهها و…، همواره مردم و مخاطبان ذینفع با مشکلات زیاد و جدی مواجه میشوند و اجرای آییننامه آغاز یک ساعت زودتر سازمانهای اداری نیز از همان روز اول با ناهماهنگیهای قابل توجه روبروست!! * آزمون خطا و اشتباه، تا کی؟ البته آقای استاندار محترم در جلسات مختلف چنین فرمایش نموده اند که ” نسبت به شرایط مصرف روز، در آن مورد تصمیم می گیریم!” آقای استاندار حتما استحضار دارند که بخشنامه ها و تصمیماتی که به صورت اقتضایی تدوین و عملیاتی شوند در مجموع، نتیجه مطلوب نخواهد داشت. از آقای استاندار که از طایفه علم و دانشگاه – تئوریک – هستند انتظار میرود با تصمیمات اصولی و منطقی و بر پایه یکسری هماهنگیهای اولیه و رعایت کلیه مسائل جزئی و کلی، از آزمون خطا و اشتباه پرهیز نموده تا مخاطبان و مردم، شاهد کمترین بی نظمی، بی تکلیفی و… نارضایتی باشند. همان طوری که استاندار تهران با بیان اینکه تغییر ساعت کار ادارات در گذشته برخی نارضایتی ها را ایجاد کرده بود، گفت: ساعت کاری دستگاههای اجرایی تغییر نمیکند. افکار عمومی از مدیریت ارشد استان انتظار دارد قبل از صدور هرگونه تصمیم، به صورت شفاف و کامل با مردم سخن بگوید و با مدنظر قرار دادن پیوستگی موضوع با منافع عمومی و پیرامون آن، دلیل توجیهی و نحوه هماهنگیهای لازم را به صورت برنامه ریزی شده و سنجیده به اطلاع عموم برساند. بر اساس بعضی نظرات و مطالب رسیده از جانب مخاطبان به مواردی چند به صورت خلاصه اشاره می شود: * قبل از صدور هر گونه اطلاعیه در تمام وجوه ( افزایش قیمتها، تغییر ساعت ادارات، تغییر مسیر خیابان ها و….) لازم است نه یکی دو روز قبل، بلکه حداقل دو سه هفته قبل برحسب اهمیت موضوع، اطلاع رسانی شود تا مردم با آگاهی کامل نسبت به برنامه ریزی اقدام کنند. البته اتخاذ بعضی موارد و تصمیمات در مواجهه با آلودگی هوا و شرایط نامساعد آب و هوایی و غیر مترقبه مثل همیشه مورد قبول افکار عمومی خواهد بود. در صدور بعضی تصمیمات نیز باید تمام زوایا و جوانب مد نظر قرار گیرد. در بحث تغییر ساعت، قبل از هرچیز هماهنگی بین مجموعه های کاری از جمله حمل و نقل عمومی مهم تر است. متاسفانه با گذشت سه هفته از اجرای آن هنوز شرکت واحد خودش را با شرایط موجود وفق نداده است. یکی از معترضان به این شرایط در ایستگاه اتوبوس با صدای بلند میگوید: نمیدانم به کجا اعتراضمان را ببریم. به دفتر شرکت واحد چندین بار زنگ زدهام، اعتنا نمیکنند! والله قبل از ساعت ۶ صبح در ایستگاه هستم، الان ساعت ۱۲/ ۶ دقیقه هم گذشته هیچ اتوبوسی تا این لحظه به ایستگاه نرسیده است. ما چطور میتوانیم ساعت ۶:۳۰ به محل کارمان برسیم و مجبوریم این چند مدت با تاکسی یا وسیله نقلیه شخصی رفت و آمد کنیم. * با توجه به اینکه، مشکل مدیریت بهینه برق و گاز و.. معمولا به برنامه مستمر سالانه تبدیل شده است، به نظر میرسد دست اندرکاران امر در این خصوص با تدوین برنامه سالانه و عملیاتی اجازه ندهند هر سال این ناهماهنگیها به ماجرا و داستان تکراری تبدیل شود و با تصمیمات عجولانه و غیرکارشناسی و یکباره، نارضایتی عمومی را دنبال داشته باشد. * و اما بعد…. انتخاب سادهترین و کوتاهترین راه در مواجهه با حوادث غیرمترقبه و یا همین کنترل وضعیت مصرف انرژی است! بلافاصله پس از افزایش دما برای مدیریت مصرف، تنها راه این است که به مردم بگوییم… مصرف را کاهش بدهید…. ساعت کار ادارات را تغییر بدهیم… سوخت مراکز صنعتی را جایگزین کنید….. کولر ها را خاموش کنید و “حتما استفاده از وسایل سرمایشی را نگه دارید، بعد از مهرماه استفاده کنید!!” * واقعا چه راه حلهای مدیریتی که از دل مدیران نخبه بر میآید! در صورتی که این موضوعات و مسائل متشابه، سالهاست که ادامه دارد و در این سالها و ماهها که باید به صورت کارشناسی و علمی دنبال روشهای جایگزین و زودبازده مدیریت مصرف باشیم، شاید وقت خود را به عوض جلسات کاری در جلسات بیهوده صرف کردیم! یا دنبال سیاسی کاری های مجموعه مدیریتی بودهایم! فقط بلدیم خوب حرف بزنیم و یا انتقاد کنیم و توپ را به زمین همدیگر بیاندازیم. انتقاد از چه و چه کسی! اگر انتقاد میکنیم در حقیقت خودمان را به سخره می گیریم و توانمندی مدیریتی خودمان را زیر سوال میبریم. به هر حال در قبال شعارها و تبلیغات گسترده در خصوص اعلام آذربایجان شرقی به عنوان پیشرو در بومیسازی انرژیهای نو لازم است به افکار عمومی پاسخ دهیم که در یک سال اخیر در خصوص استفاده از انرژی های تجدید پذیر، خورشیدی و هیبریدی چه اقدامات عملی در مسیر جایگزینی و اصلاح سبد انرژی استان انجام و منظور شده است. پروندههای قطور برنامههای مدون و سیاستهای تشویقی و عملی در قبال سوق دادن و الزام مراکز صنعتی، دانشگاهی و واحدهای اداری و مسکونی در قبال استفاده از ظرفیت انرژیهای نو و همچنین حمایت تسهیلاتی صنعت استان و سرمایه گذاری در زمینه مشارکت در عرصه انرژی های تجدیدپذیر و….. در چه مرحلهای قرار دارد؟ خدا نکند که باز اعتبارات را در مرحله مطالعاتی و تحقیقاتی هزینه کنیم و باز سالها در هوای گرم بگوییم در مصرف برق صرفه جویی کنید و در هوای سرد در مصرف گاز!…. و فکر کنیم که با این کلاف سردرگم، برنامههای توسعه ی پایدار استان را پیش میرانیم.! البته.. یه چیز دیگر؛ واقعا از مشاوران علمی، دانشگاهی و سیاسی کاربلد آقای استاندار چه خبر؟ فقط همین! انتهای پیام/۶۰۰۰۲