نماهنگ| «حیدر بابایه سلام» استاد شهریار نماهنگ| «حیدر بابایه سلام» استاد شهریار قطعه «حیدر بابایه سلام» یا« سلام بر حیدر بابا » از معروفترین آثار «شهریار» است و هیچ یک از دیگر آثار اعم از غزلیات،قصائد،قطعات و تابلوی استاد به تنهایی این حد شهرت و قبول عام نیافته است. هنر بزرگ «شهریار» گذشته […]
نماهنگ| «حیدر بابایه سلام» استاد شهریار
نماهنگ| «حیدر بابایه سلام» استاد شهریار
قطعه «حیدر بابایه سلام» یا« سلام بر حیدر بابا » از معروفترین آثار «شهریار» است و هیچ یک از دیگر آثار اعم از غزلیات،قصائد،قطعات و تابلوی استاد به تنهایی این حد شهرت و قبول عام نیافته است.
هنر بزرگ «شهریار» گذشته از استادی در سرودن غزل،قصیده،مثنوی،قطعه و غیره در چهار مورد است،به عنوان نمونه مناجات «علی ای همای رحمت»،در ابداع تابلوهای رنگین و توصیف دقیق شاعرانه از قبیل تخت جمشید،در استخدام استادانه زبان و مصطلاحات و تعبیرات عامیانه و زبان محاوره در شعر نظیر شاهکار آذربایجانی «حیدر بابایه سلام»و چهارم در ابداع و آفرینش آثار عاطفی بسیار عمیق مانند وای مادرم و قطعه حیدر بابا. قطعه «حیدر بابایه سلام» یا« سلام بر حیدر بابا » از معروفترین آثار «شهریار» است و هیچ یک از دیگر آثار اعم از غزلیات،قصائد،قطعات و تابلوی استاد به تنهایی این حد شهرت و قبول عام نیافته است. شاید این موفقیت بیش از هر چیز مرهون جاذبه فولکلوریک و قالب دل انگیز زبان مصطلح عامیانه و توجه و اقبال مشتاقانه آشنایان به زبان کنونی آذربایجان باشد و بدیهی است که برخورداری این قطعه از حد اعلای احساس،دلاویزی و از دل برآمدگی بر دلکشترین و لطیفترین تعبیرات،اصطلاحات،تخیلات خاطره انگیز و زندگی سرشار از لطف و صفای کودکی شاعر در دامن طبیعت که احساس مشابه در هر خواننده و شنوندهای بیدار میکند نیز در توفیق آن کاملاً مؤثر بوده است. «حیدر بابایه سلام» از احساس قوی و تأثری بیتکلف و تخیلی شیرین و برجسته بهره مند است و اگر چه به جامه فاخر زبان ادبی و مصنوع شعر کلاسیک و طنطنه وزن عروضی آراسته نیست ولی در عوض به زبان دل مردم است که سرشار از هزاران اشاره و نکته باریکتر از مو و لبریز از بدایع، نکات،تعبیرات و نادرترین اصطلاحات محلی میباشد،یعنی به زبانی که از هر زبان ادبی و شیوههای مصنوع آن رنگینتر و دلکشتر و در نتیجه برای عموم آشنایان به این لهجه اعم از عوام و خواص رساتر و دلانگیزتر است، ناگفته نباید گذاشت که برخلاف آنچه گروهی میپندارند، شعر استادانه سرودن بدین شیوه و نمایش هنرمندانه تخیلات و تاثرات با زبان طبیعی مردم و در قالب وزنی روان و گوارای هجائی به مراتب دشوارتر است و عرصه توفیقی بیش از آن که در سرودن قطعه «حیدر بابا» نصیب «شهریار» شده است متصور نیست. «سلام بر حیدر بابا» شامل دو قطعه شعر منفصل است که قطعه دوم در واقع تجدید مطلعی از قطعه اول و مکمل و متمم آن بشمار می رود. هر دو قطعه از نظر زمینه،موضوع و مطلب از یک سرچشمه که تجدید و تثبیت خاطرات ایام کودکی و تجسم تصویر زندگانی ساده و شیرین و بیپیرایه دامنه نشینان کوه حیدر باباست سیراب می شود.با این تفاوت که نخستین قطعه سلام و پیامی است از دور و خاطراتی است آمیخته با حکایت شب هجران ولی قطعه دوم گله و درد دلی است از نزدیک و گفت و گو و پرس و جوئی است که در میان حیدربابا و فرزند شاعرش می رود. در این قطعه افسانهای تلخ و شیرین ساز می شود و از خاطرات روزهای بازگشت ناپذیر کودکی آنچه به حکم « از دل برود هر آنکه از دیده برفت»فراموش شده بود از فیض دیده بوسی و اشک نسیان زدای دیدار چهره از ورای حجاب مرور زمان ظاهر می سازد. شهریار در بند ۷۲ قسمت نخستین ( حیدر بابا یه سلام) از کوه محبوب خواسته بود که طنین صدای او را به آسمان ها و آفاق جهان منعکس و منتشر سازد و حیدر بابا نیز این خواهش را اجابت می کند و بانک ( حیدربابا)ی فرزندش را زبانزد عام و خاص می کند. ولی نباید گمان کرد که استاد بدین مناسبت مدیون «حیدر بابا» است، بلکه در حقیقت «شهریار» است که «حیدر بابا» را از حضیض گمنامی به اوج نامداری رسانیده و قرضدار خود ساخته است. انتهای پیام/ق