پنجشنبه, ۸ آذر ۱۴۰۳ /
به گزارش تبریز ما (به نقل از عصر تبریز)، تراکتور اکنون با دو موضوع کاملا متفاوت دست و پنجه نرم می کند که اولی موضوع فنی آن و دیگری موضوع مالکیت آن است. درخصوص مسائل فنی و حضور این تیم در آسیا و پنجره های بسته، باشگاه تراکتور از طریق رسانه رسمی و جمشید نظمی […]
به گزارش تبریز ما (به نقل از عصر تبریز)، تراکتور اکنون با دو موضوع کاملا متفاوت دست و پنجه نرم می کند که اولی موضوع فنی آن و دیگری موضوع مالکیت آن است. درخصوص مسائل فنی و حضور این تیم در آسیا و پنجره های بسته، باشگاه تراکتور از طریق رسانه رسمی و جمشید نظمی اطلاع رسانی می کند و در بیست و چهار ساعت سفر به قطر را لغو می کند و دوباره پای پرواز حاضر می شود از طرفی حداقل این است که تکلیف فنی مشخص است. تراکتور تیمی با جوانان و کم هزینه برای فصل آتی. مورد پیچیده تراکتور مربوط به بحث مالکیت می شود و موضوعی است که می خواهیم فریم به فریم از آغاز تاکنون آن را بررسی کنیم.
موضوع مالکیت را در ابتدای کار جواد ششگلانی در جمع هواداران مطرح و اعلام کرد که انتقال تراکتور به بخش خصوصی از اول اشتباه بوده و الان این باشگاه ۳۸۸ میلیارد بدهی دارد! البته در این رقم شبهات زیادی وجود دارد و هیچگاه از طرف باشگاه تائید و یا تکذیب نشد. موضوع به اعتراضات هواداران در جریان اکبر ایمانی رسید و این بار جمشید نظمی اعلام تعلیق فعالیت ها و تحویل امور به هئیت فوتبال داد. این اتفاق بیشتر به این شباهت داشت که حامل پیامی به ششگلانی باشد و اینکه وقتی قدرت اجرایی ندارید، اظهار نظر نکنید.
بعد از این موضوع کنترل از دست باشگاه خارج و اظهار نظر های غیرکارشناسی آغاز شد. در ابتدا موضوع مالکیت باشگاه مس سونگون مطرح گردید. دهقانی نماینده ورزقان در مجلس در باشگاه تراکتور حضور یافته و در کنار جمشید نظمی و صادق پورحسین از کمپ تراکتور بازدید و موضوع انتقال مالکیت را مطرح کردند. یک نقل و قول از دهقانی هم در این خصوص مطرح شد که اعلام کرد: به درخواست مسئولین، مس سونگون از تراکتور حمایت خواهد کرد. البته چه نوع حمایتی مشخص نشد تا اینکه روابط عمومی باشگاه در صفحه شخصی خود به موضوع مالکیت مس سونگون بر تراکتور رسمیت داد و دو روز بعد باشگاه رسما این موضوع را تکذیب کرد و البته امروز نامه استعفای این مدیر نیز در رسانه ها منتشر شد! و شاید این تاوان یک اظهارنظر نسنجیده بود.
در این یک هفته تراکتور روزهای خوشی نداشت ولی هواداران تراکتور در فضای مجازی اعلام آرام باش برای دیدار با النصر را دادند و شرایط اجتماعی تبریز رو به آرامی میرفت که دوباره یک استارت دیگر با موضوع انصراف از آسیا کلیک خورد. هجمه وارد شده فنی بود ولی خیلی زود موضوع مدیریتی و البته امنیتی شد و اینبار بهتاج مدیر کل ورزش استان آذربایجان شرق و مدیرعامل سابق تراکتور با عمر مدیریتی دو ماهه از جلسه فوری استاندار و تامین استان خبر داد. این جلسه دو خروجی داشت که اولی اعزام تراکتور به قطر که قابل پیش بینی بود و دیگری انتقال قطعی مالکیت بعد از دیدار با النصر..
ادعای بهتاج خیلی بزرگی میتواند باشد و موضوع را زمانی مهمتر میکند که هئیت فوتبال اعلام کرده بود بهتاج سخنگوی اتفاقات پیرامون تراکتور است و البته مشخص نبود این سخنگو از طرف چه ارگانی انتخاب شده است و البته سخنگویی که با خبرهای تلگرافی خود شهر را بهم می ریزد و این سئوال بزرگ که آیا تراکتور واقعا یک هفته دیگر با تغییر مالکیت مواجه خواهد شد؟
موضوع با این سئوال بزرگ تمام نمی شود و اکنون نوبت به دهقانی نماینده ورزقان رسیده است و نقل و قول هایی که ابهامات را زیاد تر از قبل می کند. نماینده ورزقان می گوید: “زنوزی را ملزم به پرداخت عمده بدهی ها میکنیم و مالکیت را واگذار میکنیم و بعدا موضوع مس را پیگیری میکنیم و اگر زنوزی انتقال مالکیت را نپذیرد، سلب مالکیت میکنیم و با توجه به اهرم فشاری که داریم زنوزی را مجبور میکنیم تا حد توان بدهی را پرداخت کند.” سئوال اینجاست که اگر زنوزی بدهی ها را پرداخت کند دیگر مشکلی برای ادامه مالکیت ندارد و اینکه با اهرم فشاری که از مالکیت سلب خواهد شد چرا برای حل مشکلات استفاده نمی شود؟ و مهمتر اینکه در این پروسه هدف حل مشکلات تراکتور است یا سلب مالکیت زنوزی؟
دهقانی در صحبت های خود اعلام کرده است که با کمک های امام جمعه محترم تبریز و فرمانده لشگر عاشورا موضوع را پیگیری خواهند کرد که همین موضوع ابهامات را بیشتر از قبل می کند و اینکه آیا تراکتور در سه سال گذشته به زنوزی واگذار نشده بود که اکنون برای حل مشکلات پای لشگر عاشورا به وسط کشیده می شود؟ این ادعا ها در شرایطی رقم خورده است که بارها لشگر عاشورا خود را خارج از موضوع تراکتور دانسته و اعلام کرده است که به موضوع مالکیت بازنخواهد گشت و در خصوص حجت‌الاسلام دکتر آل هاشم نیز گفتنی است که محبوبیت امام جمعه تبریز در بین جوانان این شهر غیر قابل انکار است و اکنون این نماینده خود را در سطح مذاکره و همکاری با امام جمعه تبریز و فرمانده لشگر عاشورا قرار می دهد؟
ورزقان با منابع طبیعی سرشار یکی از محروم ترین مناطق کشور است و آیا نماینده این شهر تاکنون در آبادانی منطقه ای که نماینده آن است فعال، مشکل گشا و البته سخنور بوده است؟ و یا تنها موج تراکتور لذت بخش است؟ وقتی نقل و قول های روزهای اخیر را مرور می کنیم به یک نکته می رسیم و اینکه اظهار نظر ها بین هئیت فوتبال، اداره کل ورزش استان و نماینده ورزقان در مجلس پاسکاری میشوند و در واقع هیچ یک از این نفرات قدرت اجرایی و مدیریتی لازم برای رسیدگی به امورات تراکتور را ندارند و صرفا از حل مشکلاتی صحبت میکنند که منبع حل این مشکلات نیز مشخص نیست.
جواد ششگلانی از اشتباه بودن مدیریت تراکتور در بخش خصوصی صحبت می کند ولی زمانی که مسئولیت را تلوحیا به هئیت فوتبال دادند در سریع ترین زمان ممکن اعلام کردند که به ما ربطی ندارد و پای خود را از ماجرای تراکتور بیرون کشیدند. ایوب بهتاج نیز به عنوان سخنگوی موضوع بحران در تراکتور تنها از انتقال مالکیت خبر می دهد ولی اینکه چگونه و به کجا انتقال داده می شود سخنی نمی گوید و تنها تیری در تاریکی است و اما دهقانی نیز عملا می گوید ابتدا با اهرم فشار تیم را بی مالک کنیم و بعدا روی مس کار کنیم تا پای کار بیاوریم.
و اما ابهام بزرگ این است که چرا ششگلانی که جایگاه اجتماعی مناسبی ندارد، بهتاج که با تغییر دولت روزهای پایانی دوران مدیریتی را طی می کند و دهقانی، نمانیده ای که در موضوع به سرانجام نرسیدن یک آزادراه در ورزقان مورد انتقاد است، تنها تکه های پازل تبریز مه آلود هستند؟ چرا وزیر ورزش و یا استاندار که قدرت اجرایی بیشتری دارند در این مورد صحبتی به میان نمی آوردند؟ تراکتور در گرداب مدیرانی قرار گرفته است که سخن از انتقال مالکیت تراکتور به مس میزنند ولی نه در تراکتور خبری است و نه در مس.
(این نوشته توسط نویسنده مهمان نوشته شده است.)
