مقبرهالشعرا، فرزند ناتنی مدیریت فرهنگی استان ، مقبرهالشعرا تا زمانی که در تصدیگری ادارهکل فرهنگ وارشاد اسلامی و در نظارت میراث فرهنگی بود، تعامل دو مجموعه همخانواده دولتی، حریم آن را تا حد زیادی از آسیبهای جدی نگاه داشته بود. اما با واگذاری شتابزده و بدون پشتوانه کارشناسی و مالی این مجموعه به شهرداری، وضعیت […]
مقبرهالشعرا، فرزند ناتنی مدیریت فرهنگی استان
، مقبرهالشعرا تا زمانی که در تصدیگری ادارهکل فرهنگ وارشاد اسلامی و در نظارت میراث فرهنگی بود، تعامل دو مجموعه همخانواده دولتی، حریم آن را تا حد زیادی از آسیبهای جدی نگاه داشته بود. اما با واگذاری شتابزده و بدون پشتوانه کارشناسی و مالی این مجموعه به شهرداری، وضعیت این بنا دگرگون شد. ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، سالها است که از کلیه وظایف عمرانی و زیرساختی خود در خصوص این مجموعه، سلب مسئولیت کرده است و تماشاچی ماجرا است. بیراه نیست اگر بگوییم مقبرهالشعرا فرزند ناتنی این اداره است که میتوان سالی یکبار در آئینهای روتین و تکراری ۲۷شهریور سری به آن زد و خیلی شیک و اتوکشیده، با چند شاخه گلایول روی قبر مرحوم شهریار، چند عکس یادگاری گرفت و سر و ته روز ملی شعر و ادب را به هم رساند. کارکرد مقبرهالشعرا برای ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، در همین حد، کفایت میکند. یک آبسردکن ساده، یک کانکس کوچک سرویس بهداشتی و حتی یک برگ بروشور معرفی مقبرهالشعرا، حداقل کاری است که در مقبرهالشعرا باید باشد اما کسی به این وظایف بدیهی اعتنایی ندارد. میراث فرهنگی هم که از قضا مدیرش سابقه مسئولیت بلندپایه در شهرداری را دارد، قافیه را به شهرداری باخته تا لودر و بیل مکانیکی و بتن، مهمترین آرامستان فرهنگی کشور را قبضه کند. مقبرهالشعرا، پیش از سال ۹۲ با پارهای مشکلات روبهرو بود. بخشهایی از بنا دچار رطوبت شدهبود و اطراف بنا نیز شایسته فضاسازی و محوطهسازی بود. اما شهرداری تبریز، ترجیح داد به جای استحکامبخشی، رطوبتزدایی و محوطهسازی، در طرحی با عنوان «بازآفرینی مقبرهالشعرا» کار را یک سره کند. به این ترتیب، اجرای پروژه پیرامون المان مقبرهالشعرا در دو فاز ضلع شمالی و جنوبی با زیر بنای ۱۵هزار مترمربع آغاز شد. حجم سنگین طرح، وسعت ۱۵ هزار مربع را در بر میگرفت. به خاطر بیاورید در نخستین روزهای واگذاری مقبرهالشعرا، چه آیتمهای دهنپرکنی در معرفی پلان نهایی پروژه وعده داده میشد: سالنهای آمفیتئاتر، نگارخانه، بیتوتهها، تالار آئینه، تالار موسیقی، تالار گفتگو، گالری آواها، نظرگاه، قدمگاه و بیگاه، گذرگاه خاطره، کافه کتاب و هشتی ورودی مقبره، مجموعه مجسمهها، کتیبهها، تمثالها و معرفینامههای مربوط به مشاهیر آرمیده در مقبرهالشعرا. اما با گذشت ۶ سال از آغاز طرح، از آن همه آیتم با اسامی عجیب و غریب، مخروبهای به جا مانده که روزها پاتوغ معتادها و شبها آلونک سگها است. با دیدن حال و روز مقبرهالشعرا، حتی یک شهروند عامی هم این سوال برایش پیش میآید که در این شهر، واقعاً جا برای ساختن نگارخانه قحط بود که درست قلب مقبرهالشعرا را با آن حفاری خوفناک، گودبرداری کردهاند؟ مقبرهالشعر در محرومترین منطقه شهری تبریز واقع است. طبیعی بود که درآمد اندک این منطقه، کفاف ساختوسازهای پرخرج این پروژه را ندهد. شهرداری تبریز تاکنون هزینهای حدود ۳۰ میلیارد تومان پای این پروژه گذاشته است، اما تداوم پروژه در گرو تزریق بودجههای ملی است. اخیراً مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجانشرقی، از حذف بودجه ملی مقبرهالشعرا پرده برداشتهاست. از این رو، بسیار بجا است که مدیریت استان و نمایندگان حوزه انتخابیه تبریز، پاسخ دهند که وقتی، مقبرهالشعرا از لیست طرحهای ملی حذف میشد، دقیقاً به چه کاری مشغول بودند و چرا نتوانستهاند از بودجه ملی مهمترین زیرساخت فرهنگی و تاریخی استان، دفاع کنند؟ انتهای پیام/۶۰۰۰۲