سال ۲۰۱۸ با همه اتفاقات مثبت و منفی و فرصتسوزیهای تأسفبرانگیز آن تمام شد و به همراه آن عمر نماد «تبریز ۲۰۱۸» نیز به پایان رسید. شکی نیست که مدیران شهری میتوانستند از این فرصت تاریخی برای معرفی تبریز استفاده بهتر و بیشتری بکنند اما اینکه آیا از این فرصت استفاده بهینه شد یا نه […]
سال ۲۰۱۸ با همه اتفاقات مثبت و منفی و فرصتسوزیهای تأسفبرانگیز آن تمام شد و به همراه آن عمر نماد «تبریز ۲۰۱۸» نیز به پایان رسید. شکی نیست که مدیران شهری میتوانستند از این فرصت تاریخی برای معرفی تبریز استفاده بهتر و بیشتری بکنند اما اینکه آیا از این فرصت استفاده بهینه شد یا نه موضوع محوری این مطلب نیست و آن را به صاحبان خرد احاله میدهیم. مسلماً در این موضوع خاص مردم همچنان باید مطالبهگر باشند و مسئولین پاسخگو؛ و اهل خرد و متخصصان امور نیز لازم است دلایل عدم موفقیت این پروژه را تبیین و نقایص آن را آشکار کنند.
باری، سال ۲۰۱۸ با همه خاطرات تلخ و شیرین آن تمام شد اما شهر تبریز و پتانسیلهای تاریخی، فرهنگی و انسانی آن تمام نشده است. هرچند که سال ۲۰۱۸ به پایان رسیده است ولی خوشبختانه این آخر دنیا نیست و سال ۲۰۱۹ شروع شده و به قول معروف «ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است» و «سو بو کاسادا»! با انجام برخی اقدامات اساسی میتوان بخشی از آب رفته را به جوی بازگرداند و این مایه امید است. در اینجا به چند مسئله محوری اشاره میشود که توجه به آنها میتواند آینده روشنی را برای گردشگری شهر تبریز رقم بزند:
– امروزه یکی از مهمترین و اثرگذارترین فاکتورهای جذب گردشگر «انسانیسازی» و «محلیسازی» همه امور مربوط به گردشگری است. در کنار بهرهمندی از پتانسیلهای نهادی و مدیریتی و استفاده از تجارب موفق جهانی لازم است به استعدادهای انسانی و بومی توجه ویژه گردد.
– مشاوره با نخبگان و افراد مجرب در امر گردشگری و برگزاری کارگاههای آموزشی و ارتقای سواد گردشگری مدیران شهری موجب تسهیل و تسریع امور در آتیه میشوند و این یکی از ضروریترین اقدامات مربوط به حوزه گردشگری شهری است که فقر اطلاعاتی از سر و روی آن میبارد.
– مردمیسازی اقدامات و تشریک و تسهیم مردم در برنامهها باید در اولویت باشد و لازم است مردم هسته مرکزی هر نوع برنامه اجرایی و عمومی باشند. آنها باید در تصمیمگیری و اجرا سهیم باشند. مشاوره با نهادهای عمومی و سازمانهای مردممدار و اجرای نظرسنجیهای مختلف برای پی بردن به نظرات مردم ضرورت دارد. همچنین برگزاری بازارهای محلی (مثل بازار روز در محلات مختلف شهر) و نمایشگاههای بومی (همانند نمایشگاه صنایع دستی به صورت بیواسطه و از تولید به مصرف؛ نمایشگاه طبیعی بازیهای بومی و محلی و …) نیز موجب تقویت حضور مردم و احیای جمعیتهای خفته و استعدادهای جمعی نهفته در عرصه عمومی گردشگری میشوند.
– در کنار جاذبههای تاریخی و طبیعی باید به جاذبههای انسانی نیز اهمیت داده شود. گردشگران عموماً برای دیدن جاذبههای تاریخی و طبیعی میآیند اما با انجام برخی کارها میتوان به معرفی «جاذبههای انسانی» منطقه نیز کمک کرد. لذت بازدید از یک فستیوال مذهبی (همانند مراسم عاشورا در بازار تبریز) و مراسم بومی و محلی (مثل کوچ عشایر و یا جشن برداشت محصول) و آشنایی با فرهنگ عمومی یک ملت کمتر از بازدید از موزهها و خانههای تاریخی نیست.
– استفاده از ظرفیتهای بدیع فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نوظهور برای معرفی جاذبههای شهر تبریز و جذب گردشگر کمک به سزایی میکند. معرفی داشتهها و نیز نشان دادن ظرفیتها مسلماً به جذب گردشگر و سرمایهگذار داخلی و خارجی منتج خواهد شد.
– «نهادسازی» مهمترین و پایدارترین امر ضروری در عرصه گردشگری شهری است. بهرهمندی از نهادهای رسمی موجود و تأسیس نهادهای نوینی که توانایی ایجاد رابطه با گردشگران داخلی و خارجی و نیز ارتباط با افراد و سازمانهای مرتبط را داشته باشند نه تنها یک اولویت بلکه یک ضرورت اساسی است.
در نهایت باید گفت که سال ۲۰۱۸ تمام شد و با اتمام آن پرونده «تبریز ۲۰۱۸» نیز بسته گردید. اما پرونده «شهر تبریز» و «تبریز ۲۰۱۹» همچنان مفتوح است و میتوان با اتخاذ رویکردهای مناسب بخشی از قصورات سابق را جبران کرد. پیشنهاد به مسئولان شهری این است که «مدیران و مجریان اداری و دولتی کافی نیستند، مردم را در امر گردشگری سهیم سازید».