حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 21 شوال 1445 Monday, 29 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 11405 تعداد نوشته های امروز : 0×

از این سموم که بر بوستان ما بگذشت…

شناسه : 9821 20 دسامبر 2017 - 6:26 181 بازدید

[ad_1] تبریز ما: رئیس کمسیون توسعه پایدار و محیط زیست شورای اسلامی تبریز در کانال شخصی خود درباره تاثیرگذاری رفتار مدیران ارشد شهری در رابطه با فرهنگ شهروندی نوشت: “از این سموم که بر بوستان ما بگذشت عجب که برگ گلی هست و رنگ نسترنی“ گاهی خبر گذر پیر و مرشد شهر در کوچه و […]

از این سموم که بر بوستان ما بگذشت…
پ
پ

[ad_1]


تبریز ما: رئیس کمسیون توسعه پایدار و محیط زیست شورای اسلامی تبریز در کانال شخصی خود درباره تاثیرگذاری رفتار مدیران ارشد شهری در رابطه با فرهنگ شهروندی نوشت:

“از این سموم که بر بوستان ما بگذشت

عجب که برگ گلی هست و رنگ نسترنی

گاهی خبر گذر پیر و مرشد شهر در کوچه و پس کوچه های تبریز و گاهی حضورش چو جالینوس در کوی رنجوران، این امید را در دل های غم گرفته تداعی می کند که تبریز هنوز زنده است.

نواختن از عشق در شهری زخم خورده و خسته از بد عهدی روزگار و سرسنگینی آسمانش و بی وفایی برخی از مردمانش و شنیدن و دیدن این که هنوز در این شهر از عشق سخنی هست و به آن عملی، تلنگری بر اذهان خسته و متوهم می شود.

آری شهر، پیری چراغ به دست در میان کوچه هایش می بیند که با هزار امید به دنبال عشق می گردد و از دیو و دد ملولست و انسانش آرزوست!

و با اینحال اذهان سردرگم مردم شهر با دیدنش با تعجب پرسانند که این چه آهنگ طربناکی است که در این سرای غم زده، کوچه به کوچه، کو به کو نواخته می شود؟

می زند حال و نوای کودکان، با زبان همدل بیچارگان، در کنار بستر دیوانگان، یا عیادت از پزشک در رحیل یا ز دهقانی به دستش آتشی هست از قدیم یا که از دود دلی آتش گرفته در خفی تا رساند یک پیام زندگی بر تمام مردمان غرق در دود غلیظ، گو که در خاطر ندارند آن قنات و باغ های در قدیم.

بله این است که برای رسیدن به نور باید هیچ نگفت و تنها حرکت کرد.

 حال اندک اندک این نوا به گوش می رسد که در این شهر باید امیدوار ماند که این شهر میراث ‌بزرگ مردانی است چون شمس تبریز پادشاه اقلیم عشق، کوی دلبران، کعبه مولای روم، شهر عشاق و شعراء، شهر شهدای محراب، شهر علامه ها، شهر ستارخان و باقرخان، شهر شهریاران و باکری ها.

تا در این وانفسای درماندگی دریاچه، در این صدای خس خس تنفس شش های تبریز، در این رکود کسب و کار و در این شهر که ندارانشان دست خود را شکسته اند تا مبادا برند ویرانگر تبریز شهر بی گدا خدشه دار شود زمان آن رسیده است که چون خدامرد شهر، “مستانه شو مستانه شو“.

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون

روی سوی خانه خمار دارد پیر ما

رفتارهای سید شهر ما پیام عشق است و تازگی در عمل. باید از نقد و عادت ها دست شست که به اندازه چندین نسل خود انتقاد کرده ایم و حرف زده ایم. باید سکوت کرد و شنید، سکوت کرد و دید و عمل کرد.

با من از عاشقی بگو جز به طرب هیچ مگو.

به پاس حرمت رفتارهایی تازه و بیدار کننده از استاد بزرگوار جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر آل هاشم

—————————

سعید دباغ نیکوخصلت

[ad_2]

منبع : shahryarnews

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.