اما در کنار خطای افراد مذکور ، آنچه بدان بی توجهی میشود و از انتقادات مردم و مسئولین پنهان مانده و یا عمدا بدان پرداخته نمی شود ، جایگاه و نقش احزاب در حکومت است که چندان جدی گرفته نمی شود و آن دلایل متعددی دارد که به نوشته های آتی موکول می شود .
این نوشته سعی دارد در کنار عدم پایبندی برخی افراد به اخلاق رایج در کار حزبی و تشکیلاتی ، به اشکالات اساسی سیستم حکومتی که فعالیت احزاب را چندان جدی نمی گیرد و حاصل آن پدیده ” راستگوییسم ” است و مشکلاتی همانند شورای شهر تهران ( دوره چهارم) و شورای تبریز ( دوره پنجم) را بوجود آورده ، اشاراتی داشته باشد .
بمنظور ارتقاء فعالیت های احزاب و بهرهبرداری در جهت تقویت حاکمیت کشور ، بررسی وضعیت کنونی احزاب سیاسی و آسیب شناسی نظام تحزب ضروری به نظر میرسد . یک واقعیت غیر قابل انکار این است که نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران یک نظام حزبی نیست و اثری از تأیید احزاب در نظام سیاسی دیده نمیشود . سازوکارهای مختلف سیاست در ایران در درون احزاب شکل نمیگیرند . نه فضای رقابت سیاسی در چهارچوب احزاب دنبال میشود و نه فرآیندهای مختلف سیاسی همچون انتصابات ، رشد و پرورش نخبگان و نظارت بر نامزدها .
اگرچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران فعالیت احزاب تصریح شده ، اما در ساختار سیاسی و در مکانیسمهای سیاسی و انتخاباتی نقشی جدی برای احزاب در نظر گرفته نشده است و احزاب فقط شکل ظاهری و کم اثری دارند و این عدم تاثیرگذاری احزاب موجب بروز برخی مشکلات همانند وادادگی دو عضو لیست امید شورای شهر تبریز و تغییر نتیجه آراء مردم می شود .
احزاب سیاسی یکی از ارکان مهم «توسعه سیاسی» در دنیای امروز به شمار میروند . این گروهها ضمن آنکه چهارچوبهای رقابتهای سیاسی را تنظیم کرده و سامان میدهند ، نقش ویژهای در ثبات بخشی و پایدارسازی نظام های سیاسی ایفا میکنند .
یکی از ویژگیهای مهم و اصلی جوامع مدنی وجود احزاب سیاسی که برای رسیدن به قدرت رقابت میکنند ، می باشد . در جوامع مدنی وجود احزاب لازم و ضروری است که یکی از ویژگی و شاخصه های اصلی دموکراسی و نشان دهنده نظامهای با ساختار سیاسی دمکراتیک آن جامعه می باشد .
یکی از مهمترین زمینههای ضعف قدرت احزاب این است که اساساً خود احزاب ایرانی از شایستگی و کفایت لازم برای مسئولیتپذیری برخوردار نبوده و نظام سیاسی هرگز نتوانسته است در راستای سپردن بخشی از وظایف حاکمیتی ، به احزاب اعتماد کند . به عبارت دقیقتر احزاب ایرانی کیفیت مطلوبی را به نمایش نگذاشتهاند که نظام سیاسی را مجاب کند که میتواند ، بخشی از وظایف و کارکردهای سامان بخش فضای سیاسی را به احزاب واگذار کند و نمونه بارز آن ، شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان استان است که دقت لازم را در چینش افراد برای معرفی ” لیست امید ” را نداشته و بایستی پاسخگوی مردمی که اعتمادشان مورد خدشه قرار گرفته ، باشند .
هر حزب سیاسی ناگزیر است که اهداف و برنامه های خود را برای مردم تشریح کند تا مردم بتوانند از میان دیدگاهها و برنامه های مختلف ، برنامه ای را انتخاب کنند که به اهدافشان نزدیک تر است . بنابراین احزاب میکوشند تا فراگیرترین شعارها را برای افکار عمومی عرضه بدارند تا در جلب اکثریت آرا موفق شوند و برای بدست آوردن آراء مردم افراد شایسته را بعنوان کاندیدا معرفی می کنند و جایگاه آن افراد در بین مردم نشاندهنده جایگاه حزب بشمار می رود .
به جرات می توان ادعا کرد و اثبات نمود که مسعودی ریحان و نیکوخصلت شایستگی بدست آوردن رای مردم برای ورود به شورای شهر را نداشتند و بواسطه قرار گرفتن در ” لیست امید ” توانستند اعتماد مردم را بدست آورند و زمانی که می بایست از منویات و برنامه های تشکیلاتی پیروی کنند ، اسیر وسوسه ، تزویر و ریاکاری رقیب شده و به اعتماد و رای مردم پشت کردند . اگر جریانات سیاسی جدی گرفته شوند و احزاب قوی در کشور بوجود آید ، هم از استبداد سیاسی جلوگیری می شود و هم افراد شایسته به لیست های انتخاباتی راه پیدا می کنند و دیگر مردم شاهد ورود افراد ضعیف النفس به جریانات سیاسی نخواهند بود و اثری از ” رای فروشی” ، ” تبانی ” نخواهد ماند .
ختم کلام اینکه : تخطی افرادی که از اصول جریان یا حزبی استفاده کرده و بسان نردبان از آن بالارفته و وارد مجلس و یا شورا شده و مردم بواسطه پشتیبان جریانات سیاسی به آن افراد اعتماد کرده و رای داده است ، بپای احزاب و جریانات سیاسی نوشته میشود و اگر جایگاه احزاب در نظام قدرتمند باشد ، یقینا قبل از بوجود آمدن مشکل ، تدابیر لازم از سوی حزب اندیشیده خواهد شد .
ثبت دیدگاه