«سوپورگه»، نوستالژی ایام نه چندان دور/هنری که با وجود هجوم تکنولوژی زنده مانده!+ تصاویر از تبریز، کتایون حمیدی: چند سال پیش که هنوز از صدای گوش خراش جاروهای برقی در خانهها خبری نبود، صدای خِش خِش جاروهای دستی خوش رنگ ِ مادرها، خوشتر از صدای هر سازی بود؛ جاروهایی که مادران با آن ها غبار […]
«سوپورگه»، نوستالژی ایام نه چندان دور/هنری که با وجود هجوم تکنولوژی زنده مانده!+ تصاویر
از تبریز، کتایون حمیدی: چند سال پیش که هنوز از صدای گوش خراش جاروهای برقی در خانهها خبری نبود، صدای خِش خِش جاروهای دستی خوش رنگ ِ مادرها، خوشتر از صدای هر سازی بود؛ جاروهایی که مادران با آن ها غبار خانه، حیاط و کوچه را میزدودند و گاهی وسیلهای میشد، برای تنبیه فرزندان. جارو دستی که آذربایجانیها به آن «سوپورگه» میگویند از دیرباز در خانههای مردم جا باز کرده و وسیلهای برای تمیز کردن منازل بوده است. کدبانوهای خانه در انتخاب جارو، وسواس ویژهای به خرج میدانند؛ جاروهای دستی انواع مختلفی داشت و از آنها برای نظافت اتاقها، حیاط منزل، کوچه و جمعآوری خاک و خاشاک استفاده میشد. اگر چه این روزها در منازل شهری و حتی روستایی، دیگر صدایی از نوستالژی ایام نه چندان دور شنیده نمیشود، ولی هنوز هم جاروی دستی طرفدارانی در برخی نقاط دارد. هنوز هم با وجود هجوم تکنولوژی به خانههای مردم، برخی زنان خانهدار ترجیح میدهند از جاروهای دستی در کنار جاروهای برقی برای نظافت استفاده کنند. جارو، گیاهی است که در مناطق کوهستانی مانند تبریز و میانه میروید، جارو بندی یا جارو بافی نیز یکی از هنرهای دستی بسیار کمیابی در آذربایجان است که افراد کمی در این هنر فعال هستند. قَرامَلِک (قَره مَلیک) یکی از محلههای تاریخی و قدیمی شهر تبریز است که با دارا بودن صنایع دستی و سنتی خود، همواره یکی از قطبهای تولید جارو دستی بوده است. قراملکیها با دستان پر ذوق و هنرمندشان جاروهایی خلق میکنند که در سالهای اخیر با صادرات آن به کشورهای هم جوار موجب وارد کردن ارز به کشور ایفا کردهاند. اکثر اهالی این منطقه در کارخانههای اطراف محله کار میکنند و یا به کشاورزی مشغول هستند. انصاف نیست که از قراملک سخن بگوییم امّا از خربزههای شیرین و معروف آن، گوجه فرنگیهای ترش و آبدارش و یا باقلاهای خوشمزه آن که در زمستان زینت بخش هر میوه فروشی در سرتاسر شهر میشود، سخن به میان نیاید. ظهر یک روز پاییزی به شهر جاروها میرویم؛ از کوچه پس کوچههای قراملک عبور میکنیم؛ اطرافمان پر از جاروهای دستباف خود مردم این منطقه است. خِش خِش برگهای پاییزی با بوی جاروهای چیده شده در کنار مغازهها، جلوه زیبایی را رقم زده است؛ پای سفر میخواهد برای کشف تمام این زیباییها، مجالی برای گم شدن در دل منطقهای که هر گوشهاش در رقابت با دیگری است و میخواهد زیبایی و خاص بودنش را به رخ بکشد. به قول اهالی، فصل خوبی را برای آمدن به این منطقه انتخاب کردهایم. مغازهای در اولین چهارراه قراملک توجهمان را به خود جلب میکند؛ وارد مغازه میشویم؛ مغازهای سه در چهار متر که دو پله برای ورود آن میخورد. «حسین حقی»، صاحب مغازه نزدیک ۴۰ سالی میشود که در این کار مشغول است. خودش که میگوید طی این مدت، جاروی موسسات، کارخانجات، شهرداری و کدبانوهای زیادی را تامین کرده است. از او نحوه تهیه یک جارو را میپرسم، که میگوید: «ابتدا جاروها از مزرعه چیده شده و یک هفتهای جلوی خورشید میمانند تا کاملاً خشک شوند و بعد به کارگاههای کوچک ما جاروسازها میآورند». حاج حسین در حالی که چندین دسته از جاروها را در دست گرفته، ادامه میدهد: «این دستهها را دستچین میکنیم و داخل چین و منگنه میگذاریم تا کامل فشرده شود و سپس سیم را دور آن میگیریم و نایلون رنگی را نیز زیر سیم قرار میدهیم و در نهایت جاروی ما آماده است». به گفته آقای حقی، درست کردن یک جارو، ۳ دقیقه طول میکشد و حتی اگر جدیدترین تکنولوژی برای تمیز کردن هم بیاید باز جای جاروهای دستی را نخواهد داد. در همین حین، خانم میان سالی وارد مغازه شده و قیمت جاروها را میپرسد. آقای حقی به جاروهای چیده شده در داخل مغازه اشاره کرده و میگوید: «این جاروهای کنار پنجره ۱۵ هزار تومان و جاروهای روی زمین ۶ هزار تومان». از خانم میانسالی که از تبریز برای خرید جاروی دستی به قراملک آمده، علت خرید جارو را میپرسم. او معتقد است: «هیچ چیزی نمیتواند جای جارو را بگیرد و ریزترین گرد و غبار را هم از روی فرش تمیز کند». آنگونه که آقای حقی میگوید، جاروها به سه دسته بازاری، میانه و ویژه تقسیم میشوند که جاروی ویژه برای خانهها مناسب است. حرفهای جارو ساز قدیمی که به اینجا میرسد از جایش بلند شده و نوه خردسالش را به داخل مغازه میآورد و با خنده میگوید: «هیچ کدام از سه فرزندم علاقهای به شغل من ندارند و معتقدند که پولی در این کار نیست ولی خدا را شکر که همسرم همیشه مشوق من بوده و با همه کم و کاستیها همراهیام کرده است». او اضافه میکند: «همه فصل را کار میکنیم ولی این روزها اوج کاری ماست و مابقی ماهها روزی چند عدد جارو درست کرده و میفروشیم». آقای حقی شرایط یک جارو را اینگونه توصیف میکند: «جاروی خوب ابتدا باید از آب سیراب شود و تخمههای روی آن قرمز باشد و ساقههایش نیز نرم و نازک بوده و خردشدگی نداشته باشد». محمدعلی حاجی دیگر جارو ساز قراملکی است که ۳۰ سالی میشود در این حرفه فعالیت میکند. او نیز یک شاگرد دارد که کارهای سیم پیچی دور جارو را انجام میدهد. آقای حاجی بیمه کشاورزی داشته و گاهی زمین اجاره کرده و جارو میکارد ولی گاهی نیز به صورت آزاد میخرد. او میگوید: «جارو بین زنان قدیمی مانده و دختران و زنان امروزی بیشتر جاروبرقی را ترجیح میدهند». آنطور که خودش میگوید به همراه شاگردش روزی ۱۵۰ جارو درست میکنند که اکثر این جاروها در آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، زنجان و اردبیل و حتی گاها تهران به فروش می رسد. به مغازه دیگری میرویم؛ آقای مقصود ذاکر، ۵۲ ساله و از جانباران هشت سال دفاع مقدس که در کربلای ۶ مجروح شده است. او میگوید: «این شغل جد و آبادی ماست و من نیز از بچگی به همراه پدرم این کار و انجام دادم و بعد از دفاع مقدس نیز این کار را ادامه دادم». حاج مقصود ادامه میدهد: «رقبای قراملک در جارو، شهرهای همدان و سبزوار و نهاوند است ولی قراملک قدمت زیادی در ساخت جارو دارد و جاروهای این منطقه نیز شکل و شمایل مخصوص به خود را دارد». آقای ذاکر اضافه میکند: «الان چند سالی است که کشور عراق نیز خریدار جاروهای قراملک است». از آقای ذاکر میخواهم تا یک جارو را پیش ما درست کرده و عکاسمان نیز عکس بگیرد که در آخر یک جاروی زیبا تحویل ما می دهد و می گوید: «این جاروی دستی هدیه ای از طرف من به ». از او آدرس یکی از مزارع جارو را گرفته و راهی آنجا میشویم؛ از دور کشاورزانی را میبینیم که در حال استراحت هستند. سلام و علیک کرده و صحبتهای خود را شروع میکنیم؛ مزرعه یک هکتاری که قرار است ۱۶۰۰ بسته جارو تولید کند که هر بسته حاوی ۱۵۰ جاروی آماده است. آقا محمد یکی از کشاورزان با سابقه جاروست که هنوز پیری جلوی فعالیتاش را نگرفته است. با دستهای پینه بستهاش، کلاه حصیریاش را جابجا کرده و آب خنکی را سر میکشد. او میگوید: «اکثر جمعیت قراملک در کار کشاورزی و اغلب جارو هستند و پول خوبی در این کار نیست ولی چارهای نیست و خدا را شاکریم». این کشاورز میافزاید: «از اردیبهشت ماه شروع به کاشت جارو میکنیم و تا اواخر خردادماه ادامه دارد و هر ۱۵ روز یکبار نیز آبیاری میکنیم و سپش از اواخر شهریور زمان برداشت جارو فرا میرسد به طوریکه تا قبل از بارش اولین بادان پاییزی باید محصول را برداریم زیرا اگر دیر کنیم، سیاه خواهد شد». جارو بافی، یکی از صنایع کهن و بومی خطه آذربایجان نیازمند احیا، بازاریابی و حمایت بیشتر است و می طلبد تا مسوولان نسبت به احیا فرهنگ های بومی و محلی اقدام کنند. برای دیدن گزارش تصویری این گزارش اینجا را کلیک کنید. انتهای پیام/۶۰۰۲۷