روزنامه همشهری که محل ارتزاق آن بیت المال و عوارض های شهرداری تهران است، در اقدامی نسنجیده با چاپ مطالبی موهن و به دور از اخلاق، تراکتور و هواداران آن را سیبل تهمت ها و افتراهای خود قرار داد. ر. ب، نویسنده این یادداشت که به زعم خود شجاعت به خرج داده و پرده از […]
روزنامه همشهری که محل ارتزاق آن بیت المال و عوارض های شهرداری تهران است، در اقدامی نسنجیده با چاپ مطالبی موهن و به دور از اخلاق، تراکتور و هواداران آن را سیبل تهمت ها و افتراهای خود قرار داد.
ر. ب، نویسنده این یادداشت که به زعم خود شجاعت به خرج داده و پرده از ناگفتنی ها برداشته است، یک مشت داده های بی محتوا را ردیف کرده و به صورت انشایی تحویل تحریریه آن روزنامه داده است.
اینکه در نظر این افراد تراکتور مختص تبریز است و فرهنگ هواداری در تبریز در اسلوب این افراد نمی گنجد و بایستی چند تا فحش آب دار هم شنیده شود و یا طبق آداب و سنت دربی ( منظور در تهران که خانواده بازیکنان را مورد لطف قرار می دهند ) شهرآورد تبریز جذاب نیست، بخش فوتبالی این نوشته سریالی است.
در بخش دیگری از این نوشته، این قلم به دست، تراوشات ذهنی خود و سفارش دهندگان این نوشته را، در قالب تبعیض و مقایسه روند بازسازی اورمیه و زاینده رود تحویل مخاطب می دهد و از یکسان بودن وضعیت سیستان و بلوچستان با تهران سخن می راند.
انگار شعار آذربایجان وار اولسون، ایسته میه ن کور اولسون، را نیز به خود گرفته و الحق و الانصاف این یکی را راست نوشته است. کور باد چشمی که نمی تواند استواری آذربایجان را که همانا به تعبیر بزرگان نظام، استواری ایران است، ببیند.
در نهایت این نویسنده، چشم بر همه بی اخلاقی ها در استادیوم یادگار اما که حتی فدراسیون بین المللی فیفا نیز به آن واکنش نشان داده است، بسته و میهمانان آزادی را افرادی توهین کننده و خشونت طلب معرفی می کند که میزبان خود را سنگ باران می کند.
دست آخر از دلتنگی خود برای تراکتوری می نویسد که روزگاری به خوبی بازیکنان آن را چپاول می کردند، تا دوقطبی پوشالی فوتبال ایران را حفظ کنند.
زهی خیال باطل!
پایگاه خبری تبریز ما به دلیل حساسیت بازی تراکتور – پدیده، فعلا تحلیلی بر این نوشته و نوشته های مشابه ارائه نمی دهد، ولی در آینده خیلی نزدیک، و پس از پایان بازی های این هفته لیگ برتر، به طور مفصل در این باره خواهیم نوشت. منتظر یادداشت تحلیلی تبریز ما در این خصوص باشید